مقدمه:
در طی سالهای پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، دنیای استکبار به ویژه امریکا در صدد ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران بوده و در این راستا از ابزارهای گوناگونی بهره گرفته است. راهاندازی، حمایت و پشتیبانی از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، تلاش در راستای ایجاد تفرقه و اختلاف در میان قومیتها، مصادره اموال ایرانیان در کشورهای دیگر، تجاوز نظامی به حریم دریایی و هوایی جمهوری اسلامی ایران برخی از این ابزارها بودهاند، یکی از مهمترین ابزارهای مورد استفاده غرب در راستای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی و ایجاد فشار و انزوا در این کشور، بهرهگیری از ابزار تحریم بوده است.
تحریم انواع گوناگونی دارد که میتوان به تحریم اقتصادی، فرهنگی، علمی، سیاسی، نظامی، فنی و … اشاره کرد. مهمترین نوع تحریم را تحریم اقتصادی میدانند. در گذشته بسیاری از صاحبنظران تحریم اقتصادی را مکمل حمله نظامی میدانستند ولی امروزه تحریم اقتصادی، خود به عنوان یکی ابزار اساسی محسوب میشود. جمهوری اسلامی ایران در طی سه دهه پس از پیروزی انقلاب، همواره تحت تحریمهای اقتصادی شدید در حوزههای گوناگون بانکی، پول و ارز، مواد اولیه، انرژی به ویژه نفت و گاز بوده است. این نوشتار کوشیده است به مقوله تحریمهای نفتی پرداخته و تحلیلی از گزینههای پیشرو جمهوری اسلامی ایران در برابر این تحریمها اشاره کند.
تحریم اقتصادی چیست؟
تحریم[2] به معنی اعمال محدودیتهای یک کشور و یا جامعه بینالمللی علیه یک کشور و یا یک گروه است که مهمترین نوع آنها تحریم اقتصادی است. از نظر باری ای کارتر[3]، تحریمهای اقتصادی به معنی «تدابیر قهرآمیز اقتصادی علیه یک یا چند کشور برای ایجاد تغییر در سیاستهای آن کشور و یا دست کم بازگوکننده نظر یک کشور درباره این قبیل سیاستها میباشد.[4]»(ناصرپور، 1386: 23) نظریههای تحریم ارتباط مستقیم با بهکارگیری قدرت اقتصادی دارد و بنا به تعریف رابرت ژیلپین تحریم اقتصادی به معنی «دستکاری روابط اقتصادی به منظور اهداف سیاسی» است. (زهرانی، 1376: 4).
عبارت «تحریمهای اقتصادی» به معنی اقدامات غیرنظامی است که بر انتقال کالا، خدمات و یا سرمایه به یک کشور خاص، تأثیر نامطلوبی میگذارد و هدف از برقراری آن، تنبیه یا مجازات و یا وادار ساختن آن کشور به تطبیق خود با اهداف سیاسی دولت تحریمکننده و یا بیان ناخرسندی کشور تحریمکننده از اقدامات و رفتارهای آن کشور است[5]. (بهروزیفر، 1383: 199)
تحریم اقتصادی به نوعی بهکارگیری ابزارهای حقوقی برای منافع سیاسی در حوزه اقتصاد است و تحریمگران با پوششهای حقوقی از طریق نهادهای بینالمللی در پی بهرهگیریهای سیاسی- اجتماعی هستند و در این راستا از فشار اقتصادی بر کشورها یا مناطق استفاده میکنند. این فشار از یک سو موجب نارضایتی داخلی مردم از حکومت گردیده و از سوی دیگر انزوای کشورها را در جامعه بینالملل موجب میشود و با توجه به یکپارچگی اقتصادی کشورها، چنین مقولهای میتواند زمینه آسیبهای جدی به کشورهای مورد تحریم از جمله تورم و بیکاری، کاهش تولید، کاهش امید به زندگی در مردم و … را به بار آورد.
از دید طرفداران تحریم، پایه نظری ابزار اقتصادی در سیاست خارجی محکم است. این بحث دارای دو فرض اساسی است. اول: قطع رابطه تجاری و تحریم اقتصادی، کشور تحت تحریم را از بعضی منافع که از تجارت عاید آن کشور میشود محروم مینماید و به تبع آن از رفاه میکاهد. دوم: عدم استفاده از سود تجاری، بر روی کشور تحریمشونده تأثیر میگذارد و این را میتوان یکی از پایههای اصول اقتصادی محسوب کرد. تصور این است که قطع رابطه تجاری، تغییر رفتار را به وجود میآورد. با وجود این، در زمینه موفقیت تحریم، به دلیل تجربیات گذشته که با یکدیگر دارای تناقض است، بحث فاقد وضوح و پایه تجربی لازم است(زهرانی، 1376: 4) لذا تحقق این رفتار، به وضعیت سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و … کشورهای تحریمکننده و تحریمشونده وابسته است.
تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران:
تحریم اقتصادی همواره ابزار قدرتمندی برای کشورهای غربی محسوب میشده است ولی پس از پایان جنگ سرد، این تحریمها اهمیت بیشتری یافته است. جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهای مورد تحریم پس از انقلاب اسلامی بوده است، در دستهبندی تحریمکنندگان جمهوری اسلامی ایران، میتوان به سه مرجع اصلی یعنی شورای امنیت، ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا اشاره کرد.
تا کنون 6 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل به صورت مستقیم علیه ایران صادر شده که اولین آنها به سال 2006 برمیگردد. پس از قطعنامه 1696 در سال 2006 قطعنامههای 1737 در سال 2006، قطعنامه 1747 در سال 2007، قطعنامه های 1803 و 1835 در سال 2008 و قطعنامه 1929 که در سال 2010 به تصویب رسیده است. با توجه به روند قطعنامهها مشاهده میشود که در قطعنامههای اولیه تمرکز بر تعلیق کلیه فعالیتهای هستهای ایران بوده که در ادامه برخی از اشخاص و نهادها از جمله برخی از بانکها، نهادهای مرتبط با فعالیتهای هستهای و موشکی و افراد مرتبط با این سازمانها تحریم شده و فعالیت و داد و ستد با آنان ممنوع میگردد.
آمریکا یکی از سردمداران مقوله تحریم بوده است و همواره تلاش نموده است که از بستر سازمانهای بینالمللی و نفوذ خود در اینگونه سازمانها در جهت اعمال تحریم علیه کشورهای مختلف استفاده نماید. آمریکا از سال ١٩٩٣ تا سال ١٩٩٦ تعداد 61 قانون و دستور اجرایی برای تحریم ٣٥ کشور جهان تصویب کرد و با توسل به ماده ٤٢ قانون فدرال راجع به تحریم دیگر کشورها، تاکنون بارها به تحریم مبادرت کرده است. به جرئت میتوان گفت که سنگینترین تحریمهای این کشور علیه جمهوری اسلامی ایران بوده است.
درباره تحریمهای اعمالی توسط آمریکا باید گفت که این تحریمها، در دو قالب قانون و دستورات اجرایی[6] صادر شدهاند، دستور اجرایی، فرمانی است که توسط رئیسجمهور صادر شده و حیطه آن مجموعه اجرایی زیر نظر رئیس جمهور است در واقع این دستورات به مانند قانون نبوده که شهروندان نیز ملزم به اجرای آن باشند و محدود به حیطه اجرایی دولت میباشد. با توجه به جدول 1، عموم تحریمهای انجامگرفته توسط امریکا در حوزه مسائل اقتصادی بوده است، به ویژه در طی سالهای اخیر بر تعداد و فشار این گونه تحریمها افزوده شده است.
جدول1: تحریمهای اعمال شده توسط آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران (برگرفته از موسسه تدبیر اقتصاد، 1387)
تاریخ |
دلایل اعمال تحریم |
ماهیت تحریم |
1979 تا 1981 |
تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان |
توقیف کلیه اموال و منافع ایران در آمریکا عدم تحویل تجهیزات خریداری شده از آمریکا |
1983 تا 1987 |
انفجار مقر نظامیان آمریکا در بیروت (1983) ادعای آمریکا مبنی بر حمایت ایران از تروریسم بینالمللی |
ممنوعیت اعطای وام و هر گونه تسهیلات به ایران ممنوعیت واردات تجهیزات و قطعات یدکی تحریم واردات نفت ایران توسط آمریکا |
1989 تا 1991 |
ادعای آمریکا مبنی بر دستیابی ایران به مواد لازم برای تولید سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی |
تحریم تجهیزات و مواد مرتبط با تولید سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی |
اکتبر 1992 |
دستیابی ایران به فناوری کاربرد سلاحهای نظامی |
تحریم صادرات کالاهای دومنظوره به ایران و لغو قرارداد کونکو |
مه 1993 |
منافع آمریکا در خلیج فارس |
استراتژی مهار دوجانبه ایران و عراق |
مه 1995 |
مخالفت ایران با برقراری صلح خاورمیانه، حمایت از تروریسم و تلاش برای کسب سلاحهای کشتار جمعی |
اعمال تحریمهای جامع در تمامی زمینه های بازرگانی و سرمایه گذاری |
اوت 1996 |
حمایت و تأمین مالی تروریسم و سرمایه گذاری شرکتهای اروپایی در ایران |
قانون ILSA، ممنوعیت سرمایه گذاری بیش از 40 میلیون دلار در صنایع نفت و گاز ایران توسط کلیه کشورها و شرکتها |
اوت 2001 |
تشدید روابط خصمانه با روی کار آمدن بوش پسر |
تمدید تحریمهای قانون ILSA |
ژانویه 2002 |
اتهام پناه دادن به تروریستها |
معرفی ایران به عنوان محور شرارت |
فوریه 2004 |
انتخاب نمایندگان اصولگرا در مجلس هفتم |
سختتر شدن سیاست آمریکا در قبال ایران |
ژانویه 2005 |
متهم کردن ایران به داشتن سلاح هسته ای |
جهتدهی افکار جهانی به سمت ایران هسته ای |
ژانویه 2006 |
تداوم متهم کردن ایران به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای |
تصمیم به گزارش هسته ایران به شورای امنیت در جلسه گروه (1+5) لندن |
سپتامبر 2006 |
حمایت از تروریسم و حزب ا… لبنان |
تحریم بانک صادرات |
ژانویه 2007 |
حمایت از سلاح کشتار جمعی |
تحریم بانک سپه |
ژوئن 2007 |
تلاش برای دستیابی به سلاح کشتار جمعی |
تحریم 27 تن از افراد و سازمانهای ایرانی |
اکتبر 2007 |
مقابله با تروریسم |
تحریم نیروهای قدس سپاه و بانک ملی ایران |
سپتامبر 2008 |
پی گیری برنامه هسته ای و تسلیحاتی ایران |
تحریم معامله با کشتیرانی و هواپیمایی ایران |
اکتبر 2008 |
پی گیری برنامه تسلیحاتی و هسته ای توسط ایران |
تحریم بانک توسعه صادرات ایران |
سپتامبر 2010 |
سوءاستفاده اساسی از حقوق انسانی توسط دولت ایران- انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری در ایران |
مسدود شدن اموال و منافع افراد تحریم شده و ممنوعیت تأمین مالی و صدور روادید برای آنان. |
اواخر 2011 |
پیگیری برنامههای هستهای توسط ایران |
تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران |
درباره تحریمهای اتحادیه اروپا نیز باید گفت که این اتحادیه، به شدت تحت تأثیر امریکا و سیاستهای آن قرار داشته و دنبالهرو آمریکا و شورای امنیت بوده است. در قطعنامههای 26 جولای و 25 اکتبر سال 2010 لیستی از تجهیزات مختلف در زمینه اکتشاف و تولید و پالایش نفت و گاز، تجهیزات تست و بازرسی، مواد اولیه مورد نیاز و نرم افزارهای تخصصی ارائه شده که مورد تحریم قرار گرفتهاند و همچنین در این قطعنامهها آمده است.
1. هیچ فرد یا شرکت اروپایی حق ندارد با ایران در مورد مسائل هسته ای، همکاری مالی، تکنولوژیکی، سخت افزاری و … داشته باشد و در صورت مشاهده به دو تا چهار سال حبس محکوم میگردد.
2. هیچ فرد یا شرکت اروپایی حق ندارد در هیچ حوزه ای از صنایع دفاعی (شامل موشکی و فضایی) با ایران همکاری داشته باشد و در صورت اثبات برخوردهای شدید به عمل خواهد آمد.
3. هیچ فرد یا شرکت اروپایی حق ندارد در صنایع نفت و گاز با ایران همکاری نماید و در صورت هر گونه تعامل مالی، بانکی، حقوقی، بیمه ای و تکنولوژیکی با این صنایع در ایران، طبق قوانین و قطعنامه های اتحادیه اروپا با وی برخورد خواهد شد.
ناگفته نماند در ژوئن 2008 اتحادیه اروپا دارایی بیش از 40 شخص حقیقی و حقوقی که با بانک ملی ایران همکاری داشتند را مسدود کرد. ژاپن و اتحادیه اروپا نیز محدودیتهایی را در جهت اعطای وام به ایران اعمال کردند و ادعا کردند که از اولین روز جولای سال 2012، اتحادیه اروپا تحریم واردات نفت از ایران و تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی را اجرا خواهند کرد که این ادعا، پیشدستی جمهوری اسلامی ایران در قطع فروش نفت به این کشورها را به همراه داشت.
در یک جمعبندی کلی میتوان گفت، تحریمهای اعمالی علیه جمهوری اسلامی ایران همواره تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا بوده است و در یک سیر تاریخی، روند تحریمهای اقتصادی در آن پررنگتر شده است. برخی از تحریمهای انجام گرفته در حوزه اقتصاد را میتوان به صورت خاص در حوزه «نفت و گاز» مشاهده کرد که در ادامه به مقوله تحریمهای نفتی جمهوری اسلامی ایران پرداخته میشود.
تحریمهای نفتی جمهوری اسلامی ایران:
با توجه به جایگاه ویژه صنعت نفت در اقتصاد ایران و اهمیت آن در پیشبرد دیپلماسی ایران و تضمین امنیت ملی کشور از طریق توسعه همکاریها و تعاملات منطقهای و بینالمللی، همواره مورد توجه بوده است. ضمن آنکه سهم 28 درصدی در تولید ناخالص داخلی کشور، سهم 84 درصدی از درآمد ارزی کشور، سهم بیش از 95 درصدی در تأمین انرژی اولیه مورد نیاز کشور غیرقابل انکار است.
ایران با داشتن 137 میلیارد بشکه ذخیره هیدروکربور مایع و همچنین 29 تریلیون متر مکعب ذخیره قابل استحصال گاز طبیعی[7]، یکی از عمدهترین کشورهای تأمینکننده انرژی جهان است و با توجه به عمر باقیمانده از ذخایر نفت و گاز کشور این جایگاه حفظ خواهد شد. همچنین موقعیت ممتاز و استثنایی ایران به لحاظ تأمین امنیت انرژی جهان، قرار گرفتن این کشور در مرکز انرژی یعنی خاورمیانه و جایگاه ژئوپولتیک ایران در محل تلاقی سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا موجب شده است که نفت و گاز ایران از حساسیت خاصی در جهان برخوردار باشد.
بزرگترین قرارداد نفتی ایران در سال 1352 با کنسرسیومی متشکل از شرکتهای عظیم نفتی خارجی در قالب 28 شرکت نفتی آمریکایی و انگلیسی بود. فعالیت این کنسرسیوم در سال 1356 به اوج رسید و سرمایهای به میزان 7/20 میلیارد دلار عاید ایران شد[8](زهرایی، 1376: 133) و البته سرمایه و دارایی عظیمی به کنسرسیوم منتقل گردید. اما با تیره شدن روابط ایران و آمریکا از سال 1357 (1979 میلادی) به بعد این کشور به ضربه زدن به اقتصاد ایران از روشهای مختلف به ویژه تحریم سرمایه گذاری در بخش انرژی اقدام نمود. نکته قالب توجه این است که همواره این تحریمها اثرات متقابل داشته است و در بسیاری از موارد، خود کشورهای تحریمکننده نیز دچار زیان بسیار شدهاند.
مهمترین تأثیر تحریمهای آمریکا در بخش نفت و گاز، کاهش سرمایهگذاری برای تأمین مالی پروژههای توسعهای بوده است که با توجه به سرمایهبری عظیم این صنعت و نیاز فراوان به تکنولوژیها و تجهیزات پیشرفته که تأمین مالی آنها بسیار دشوار است، این تحریمها در سالهای ابتدایی موجبات سختی فراوان را فراهم میساخت.
پس از مدتی به دلیل تحریمهای فرامنطقهای آمریکا علیه ایران در سال 1996 تأمین مالی پروژههای نفتی بسیار مشکل شد. این تحریم که در قالب قانون ILSA وضع گردید در سال 1996 به تصویب کنگره آمریکا رسید. هدف اصلی این قانون تحریم شرکتهای خارجی بود تا در ایران سرمایهگذاری نکنند. بر اساس این قانون شرکتهای آمریکایی و غیرآمریکایی از سرمایهگذاری سالیانه بیش از 40 میلیون دلار در صنایع نفت و گاز ایران منع شدند که در سال 1997 این مبلغ به 20 میلیون دلار کاهش یافت (دلیری، 1383: 4) چالشهایی که اثر ممنوعیت سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز ایران را بیشتر نموده است به شرح زیر است :
- سرمایهبری بالای صنعت نفت و گاز
- کمبود سرمایههای داخلی برای سرمایه گذاری در این حوزه
- عمر بالای چاهها و تجهیزات نفتی ایران
- تخریب و آسیبدیدگی بخشی از تجهیزات در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران
- وجود منابع مشترک نفتی و گازی ایران با کشورهای دیگر و لزوم تسریع در بهرهبرداری از آنها
با توجه به چالشهای فوق، هر چند که در چند سال گذشته سرمایهگذاریهایی در بخش نفت و گاز ایران انجام شده ولی هزینههای آنها بالاتر بوده است.
تحریم اخیر نفتی که توسط اتحادیه اروپا انجام گرفت و طبق آن اتحادیه اروپا ادعا کرد که از اول جولای 2012 نفت ایران را تحریم خواهد کرد دارای حاشیهها و مباحث فراوانی بود. اولین نکته را میتوان واکنش ایران در مقابل این تحریم دانست، ایران بلافاصله اعلام کرد که قبل از این تاریخ، فروش نفت خود را به این کشورها ممنوع خواهد کرد و همین امر موجبات تشتت جدی در برخی از کشورهای اتحادیه اروپا را که آمادگی لازم برای این امر را نداشتند فراهم ساخت. نکته دیگر اینکه با توجه به اینکه پالایشگاهها با نوع نفت خاص با API[9] مشخص، هماهنگ هستند، کشورهایی که پالایشگاههایشان با API نفتی ایران هماهنگ بود، دچار چالش جدی شدند.
پژوهشگران بسیاری به تحلیل مقوله تحریم در ایران پرداختهاند، شاید اظهارنظر پل استوینس یکی از متخصصان ارشد اقتصاد انرژی جهان درباره این تحریم جالب توجه باشد، وی در مقالهای که توسط اندیشکده «چاتهام هاوس» منتشر شده است به بررسی نتایج احتمالی تحریم واردات نفت ایران توسط اتحادیه اروپا پرداخت. در گزارش این اندیشکده آمده است: «اثر اولیه تحریم نفت ایران این است که کشورهای عضو اتحادیه اروپا باید به دنبال منابعی برای جایگزینی واردات نفت خام سنگین و شور ایران باشند. جستجوی منابع جایگزین باعث اصطکاک انتقالی قیمت نفت میشود. بنابراین قیمت نفت خام سنگین در بازارهای خلیج آتلانتیک افزایش خواهد یافت و در آسیا و اقیانوسیه، از آنجا که ایران به دنبال خروجیهای جایگزین برای نفتی است که قبلاً به بازارهای اروپا فرستاده میشده، قیمت نفت کاهش خواهد یافت. تاکنون در این تحلیل فرض بر این بوده است که ایران بدون تلاش برای انتقامجویی، تحریمهای اتحادیه اروپا را میپذیرد اما این امر بسیار محال است. گمانهزنیهای فراوانی وجود دارد که پاسخ ایران به این تحریم، جلوگیری از انتقال نفت از طریق تنگه هرمز خواهد بود. احتمال این امر بسیار کم است. اول اینکه اقتصاد ایران به صادرات نفت وابستگی زیادی دارد و بستن این تنگه به همان میزان به توانایی ایران برای صادرات نفت لطمه میزند. ثانیاً، تلاشهای جدی برای بستن این تنگه در حقیقت در تصمیمگیری آمریکا (یا اسرائیل) در مورد حمله نظامی به ایران اثرگذار خواهد بود. راهی مؤثرتر برای وارد آوردن فشار به ایران، اجبار اتحادیه اروپا توسط آمریکا جهت تحریم مبادلات مالی با ایران است. تحریم نفت به تنهایی نتیجهای در بر نخواهد داشت.»[10] (ترجمه گزارش چاتهام هاوس منتشر شده در خبرگزاری فارس)
همانگونه که در تحلیل مذکور میتوان مشاهده کرد، مسائل بسیاری در تحریم نفتی ایران موثرند لذا سناریوهای گوناگونی را میتوان در این زمینه در نظر گرفت، تئوری بازیها[11] میتواند در تحلیل اثرات تحریم نفت موثر باشد. مدل اولیهای از یکی از سادهترین اشکال تئوری بازیها به نام «مساله زندانیان[12]» که مربوط به وضعیت ایران و اتحادیه اروپا در یافتن جایگزین برای بازار فروش یا خرید در شکل زیر آمده است.
|
وضعیت ایران در یافتن جایگزین برای فروش نفت |
||
عدم یافتن جایگزین |
یافتن جایگزین |
||
وضعیت اتحادیه اروپا در یافتن جایگزین برای خرید نفت |
عدم یافتن جایگزین |
حالت اول |
حالت دوم |
یافتن جایگزین |
حالت سوم |
حالت چهارم |
شکل 1: وضعیت ایران و اتحادیه اروپا در شکلی ساده از تئوری بازیها
تحلیل اولیه چهار حالت بالا:
حالت اول: در این حالت، با توجه به نیاز جامعه جهانی به سوخت، و عدم عرضه کافی، قیمت نفت خام افزایش خواهد یافت که به ضرر اتحادیه اروپا خواهد انجامید ولی لزوما به سود ایران نیست.
حالت دوم: در این حالت، ایران موفق به یافتن جایگزین برای فروش نفت خواهد شد ولی اروپا جایگزینی برای خرید نفت نخواهد داشت، که در این صورت، علاوه بر اینکه قیمت نفت با توجه به کمبود عرضه در اروپا افزایش خواهد یافت و از سوی دیگر با توجه به حجم بیشتر فروش ایران، نسبت به حالت اول، سود ایران نیز بیشتر از حالت اول خواهد شد.
حالت سوم: در این حالت، ایران موفق به یافتن جایگزین نخواهد شد ولی اتحادیه اروپا موفق به یافتن جایگزین برای خرید نفت میشود، در این صورت قیمت نفت افزایش پیدا خواهد کرد و ایران با توجه به افزایش قیمت، مقداری از زیان حاصل از عدم یافتن جایگزین را با فروش با قیمت بیشتر نسبت به سایر بازارهای موجود جبران خواهد کرد و اتحادیه اروپا در این صورت نیز با قیمت بیشتری به خرید نفت خواهد پرداخت پس لزوما به سود یا زیان هیچ از دو بازیگر نیست هرچند که از نظر سیاسی به سود اتحادیه اروپاست ولی از نظر اقتصادی به زیان اروپا خواهد بود.
حالت چهارم: چنین حالتی در این صورت امکانپذیر خواهد بود که برخی از کشورها از ظرفیت مازاد خود در تولید نفت استفاده نمایند و از این طریق به افزایش تولید بپردازند و نیاز اتحادیه اروپا را تأمین کنند، از سوی دیگر، ایران به یافتن بازارهای جدید که مربوط به تقاضاهای پنهان بازار است اقدام نماید. در کل، چنین فرآیندی موجب افزایش قیمت نفت خواهد شد ولی یافتن بازارهای جدید برای ایران و تولیدکنندههای جدید برای اتحادیه اروپا به راحتی میسر نخواهد شد چرا که برخی از کشورها نظیر عربستان با اینکه ادعای توانایی تولید مازاد نفت را تا حدود 25 درصد داشتند ولی نسبت به این کار اقدام نکردند و به بهانههای مختلف از این کار سرباز زدند. هر چند که تولیدکنندههایی نظیر عراق میتواند از مهمترین پتانسیلهای تأمین تقاضای بازار باشد.
راهکارهای مقابله با تحریمهای نفتی:
هرچند که تحلیل انجام شده بسیار کلی است و نمیتواند وضعیت بازار را به خوبی نمایش دهد، ولی هدف از این تحلیل این است که بیان کند، در وضعیت تحریم، سناریوهای بسیار وجود داشته و نمیتوان به صورت قطعی به بیان وضعیت آینده پرداخت. آنچه که مهم است این است که جمهوری اسلامی ایران باید به دنبال راهکارهای جدی برای مقابله با این تحریمها باشد. بهرهگیری از دیپلماسی قدرتمند انرژی یکی از مهمترین اقداماتی است که متأسفانه در ایران مورد توجه نبوده است. هر چند که با توجه به تجربیات ایران در طول دوران طولانی تحریمها، راهکارهای گوناگونی برای مقابله با این امر، صورت گرفته است ولی با توجه به پیچیدگیهای مسائل جهانی و دشواری پیشبینیپذیری آن، میبایست با تلاش متخصصان، راهکارهای مطمئنی برای مقابله با این تحریمها طراحی شوند، مهمترین مشکلی که در امر تحریمهای نفتی وجود دارد، وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی است و اگر تلاش جدی در جهت از بین بردن وابستگی ایران به این درآمدها صورت نگیرد، همچنان از این مجرا دچار آسیب خواهد شد.
راهکارهای مقابله با تحریمهای نفتی را میتوان در چند سطح طبقهبندی کرد که برخی از آنها در قالب جدول 2 ارائه میشود ضمن اینکه نباید از خاطر دور داشت که لزوماً راهکارهای مقابله با تحریمهای نفتی، در حوزه مسائل اقتصادی نبوده و برخی از آنها نظامی، سیاسی، فرهنگی و … میباشند.
جدول 2: برخی از راهکارهای مقابله با تحریمهای نفتی
|
کوتاه مدت |
بلندمدت |
راهکارهای سیاسی |
تلاش برای مذاکرات و جلوگیری از ورود به حوزه مسائل نظامی – امنیتی |
ایجاد راهکارهای اساسی و چارچوبهای مناسب برای دیپلماسی انرژی ایران |
سیاست تنش زدایی در روابط خارجی |
ایجاد شبکه جهانی از حامیان در جامعه بینالملل |
|
راهکارهای اقتصادی |
استفاده از ظرفیتها و توانمندیهای بالقوه داخلی در تولید و توزیع |
تلاش برای جلوگیری از اقتصاد مبتنی بر نفت |
یافتن منابع تأمینکننده و مشتریان جدید |
جلوگیری از خام فروشی نفت و افزایش ارزش افزوده آن از طریق تولید فرآورده |
|
استفاده از شرکتهای واسطهای |
تربیت نیروهای متخصص حوزه نفت و گاز |
|
راهکارهای فرهنگی |
حفظ روحیه امیدواری و اعتماد به نفس ملی |
تدوین استراتژی مناسب رسانهای در سطح جهانی |
فرهنگسازی جهت تولید و مصرف کالای داخلی |
تلاش برای معرفی کالای با کیفیت ایرانی در سطح جهانی |
|
راهکارهای امنیتی |
تداوم و افزایش ضریب امنیتی در کشور |
تقویت توان دفاعی در سطح بینالمللی |
استفاده از بسترها و موقعیت استراتژیک کشور و استفاده از ظرفیت کانال سوئز |
تلاش برای دستیابی به بالاترین سطح فناوریهای نظامی و امنیتی |
جمعبندی و نتیجهگیری:
جمهوری اسلامی ایران، در طی سه دهه گذشته با تحریمهای بسیاری مواجه بوده است، تحریمهای نفتی را میتوان یکی از مهمترین تحریمهایی دانست که توسط کشورهای غربی علیه ایران اعمال شده است. وابستگی اقتصاد ایران به نفت از یک سو، و نیاز کشورهای دنیا به نفت ایران از سوی دیگر، موجب پیچیدگیهای بسیاری در پیشبینی فرجام این تحریمها شده است. آنچه که اهمیت دارد این است که جمهوری اسلامی ایران باید بکوشد تهدیدهای موجود را به فرصت تبدیل کرده و با استفاده از راهکارهای نوین در صدد جلوگیری از آسیب این تحریمها به اقتصاد خویش باشد. در این نوشتار، ضمن مروری مختصر بر مقوله تحریم، به ویژه تحریمهای اقتصادی و نفتی، کوشیده شد، به تحلیلی کلی از وضعیت موجود و راهکارهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران پرداخته شود.
منابع و مآخذ:
– بهروزیفر مرتضی(1383)، اثر تحریمهای یکجانبه آمریکا بر اقتصاد بازرگانی ایالات متحده و بازارهای جهانی انرژی، فصلنامه پژوهشنامه بارزگانی، شماره 33، صص 195- 239.
– ترازنامه انرژی کشور (1387).
– حدادی مهدی(1382)، تحریمهای بینالمللی، ابزار سیاست ملی یا ضمانت اجرایی بینالمللی، نشریه اندیشههای حقوقی، سال اول، شماره 3، بهار و تابستان 1382، صص 109- 128.
– زهرانی مصطفی(1376)، نظریههای تحریم اقتصادی، انتشارات وزارت امور خارجه، تهران.
– زهرانی مصطفی(1389)، تحریم علیه جمهوری اسلامی ایران، جایگزین جنگ یا مؤلفه اصلی مهار، فصلنامه روابط خارجی، سال 2، شماره4، زمستان 89، صص 47- 78.
– موسسه تدبیر اقتصاد (1386)، هوشمندتر کردن تحریمها، سلسله گزارشهای بررسی تحریم(شماره2)، تهران.
– موسسه تدبیر اقتصاد (1387)، تحریم اقتصادی، آثار و پیامدها، سیاستها و راهکارها، تهران.
– ناصرپور حسن(1386)، شناخت راهبرد جنگ اقتصادی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، معاونت سیاسی مرکز عقیدتی- سیاسی ناجا، تهران.
– نوروزی محمد(1391)، گفتارهای عمومی درباره مسائل نفت ایران، انتشارات انجمن علمی دانشجویان معارف اسلامی و مدیریت، دانشگاه امام صادق علیهالسلام، تهران.
– والنستین پیتر(1386)، ترجمه مصطفی آذری، اثربخشی تحریمهای هدفمند: راهبردهای اجرایی گزینههای سیاستی سازمان ملل، انتشارات موسسه تدبیر اقتصاد، تهران.
[1] دانشجوی دکتری مدیریت قراردادهای بینالمللی نفت و گاز دانشگاه امام صادق علیهالسلام- md.noruzi@gmail.com
[2] Sanction
[3] Barry E. Carter.
[4]ناصرپور حسن(1386)، شناخت راهبرد جنگ اقتصادی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، معاونت سیاسی مرکز عقیدتی- سیاسی ناجا، تهران.
[5] بهروزیفر مرتضی(1383)، اثر تحریمهای یکجانبه آمریکا بر اقتصاد بازرگانی ایالات متحده و بازارهای جهانی انرژی، فصلنامه پژوهشنامه بارزگانی، شماره 33، صص 195- 239.
[6] Executive order
[7] – ترازنامه انرژی کشور سال 1387
[8] زهرانی مصطفی(1389)، تحریم علیه جمهوری اسلامی ایران، جایگزین جنگ یا مؤلفه اصلی مهار، فصلنامه روابط خارجی، سال 2، شماره4، زمستان 89، صص 47- 78.
[9] (American Petroleum Institute ). معمولا بجای چگالی نسبی یا SGاز معیار چگالی API یا بطورخلاصه APIG یا API استفاده میکنند.
[10] (ترجمه گزارش چاتهام هاوس منتشر شده در خبرگزاری فارس)
[11] Game Theory
[12] Prisoners Dilemma
این مطلب از نویسنده پیش از این در سایت برهان و بسیاری از خبرگزاری های دیگر منتشر شده است.
]]>