لزوم توجه به بهرهبرداری بهینه از منابع نفت و گاز و به عبارت صحیحتر، صیانت از مخازن و میادین هیدروکربوری یکی از مهمترین مسائلی است که در حوزه مدیریت این منابع مطرح است. تئوریهای گوناگونی در این زمینه مطرح شده است. برخی از این تئوریها به صورت خاص به مفاهیم اقتصادی آن توجه داشتهاند ولی در طی سالهای اخیر مفهومی به نام «حکمرانی خوب[1]» مطرح شده است که بسیاری از صاحبنظران، آن را به عنوان یکی از تئوریهای مهمی به حساب میآورند که میتواند در تولید صیانتی از حوزههای نفت و گاز بسیار موثر باشد. بررسی مفاهیم مربوط به حکمرانی خوب میتواند به عنوان مقدمهای برای شکلگیری چنین تئوریای در نظام حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران باشد.
حکمرانی خوب دارای مولفههایی نظیر مشارکتیبودن، اجماعمحوری، پاسخگویی، شفافیت، مسئولیتپذیری، کارایی و اثربخشی، جامعیت و عدم تبعیض میان شهروندان و نهایتا حاکمیت قانون است. این مفاهیم تضمینکننده حداقل فساد و حداکثر احترام به اقشار آسیبپذیر در مراحل مختلف تصمیمگیری بوده و خود را در قبال نیازهای کنونی و آینده جامعه و حتی نسلهای آتی مسئول میداند. حل معضل بیکاری، اشتغالزایی، کاهش نرخ تورم و کنترل نقدینگی، ارتقای شاخصهایی مانند رشد اقتصادی، سرمایهگذاری مستقیم خارجی، تولید ناخالص داخلی، افزایش درآمد سرانه و کاهش فساد مالی- سیاسی و اداری از نشانههای تعالی حکمرانی، استفاده صحیح از منابع نفتی و حرکت به سوی اهداف چشمانداز میباشند. (ترکان و دیگران، 1390: 52)