مسئولیت اجتماعی شرکتی (Corporate Social Responsibility)، از مفاهیمی است که طی چند دهه گذشته در ادبیات بنگاه داری و سازمانی جایگاهی مهم یافته است. برخی این اقدامات شرکتها را کاملا منفعت طلبانه تحلیل می کنند و برخی معتقدند این امر وظیفه پنهان شرکت ها در قبال ذی نفعان به ویژه مردمی است که شرکت به صورت آشکار و پنهان، حقوق آن را تضییع می کند. ایجاد آلودگی های صوتی، ترافیک، آسیب های محیط زیستی و مواردی از این دست از جمله آسیب های ناشی از حضور شرکت ها در اطراف شهرها و روستاهاست.
دکتر عباس ملکی در جزوه سیاستگذاری انرژی خویش که به صورت فایل باز در اختیار مخاطبان قرار گرفته است به این موضوع پرداخته است. البته بخش هایی از این جزوه، در قالب کتاب سیاستگذاری انرژی توسط نشر نی منتشر شده است. در ادامه به مطالبی از این جزوه، حول این موضوع اشاره شده است.
مسئولیت اجتماعی شرکتها با مفاهیمی مانند توسعه پایدار رابطه تنگاتنگ دارد و همراه با موج فشار افکار عمومی پیرامون مقولات مربوط به توسعه پایدار، این مسئله نیز در دنیای کسب و کار مورد توجه قرار گرفته است که خود را در گزارش سالانه شرکتها کاملا نشان میدهد.
گزارشهایی که شرکتها در مورد فعالیتهای مربوط به مسئولیت اجتماعیشان منتشر میکنند، مزایای زیادی از جمله تاثیر مثبت در دیدگاه مشتریان، افزایش اعتماد سهامداران، افزایش رضایت کارکنان، حمایت جامعه، توانایی ورود به کشورهای جدید، تمایز تصویر و برند شرکت نزد مشتریان و جامعه. شرکت ها با فعالیت درحوزه مسئولیت اجتماعی سه هدف را دنبال می کنند: حرکت طبق انتظارات جامعه، کمینه کردن یا حذف اثرات منفی روی محیط زیست و عدم آسیب دیدن اقتصادی شرکت.
شرکتهای نفتی در دو قرن اخیر، نقش بزرگی در اقتصاد جهانی ایفا کرده اند. در این جا، تمرکز اصلی، بر روی شرکتهای نفتی چند ملیتی (Multinational or International Oil Companies (IOCs)) است. این تمرکز از این جهت صورت گرفته است که شرکتهای ملی و دولتی (State-owned companies) غالبا به دلیل اینکه عملیاتشان در حوزهی کشورهای خودشان است، با فشار خاصی جهت انجام فعالیتهای CSR روبرو نیستند. خلاف شرکتهای نفتی دولتی، از شرکتهای نفتی چند ملیتی انتظار میرود که نقش مثبت فعالی در امور سه گانه محیط زیست، توسعه و اداره جامعه داشته باشند.
در یکی از تعاریف ارائه شده در مورد مسئولیت اجتماعی شرکت ها امده است این مسئولیت نه تنها به معنی برآورده کردن الزامات قانونی است، بلکه به معنی فراتر رفتن از تعهدات قانونی و سرمایه گذاری بیشتر در سرمایه انسانی، محیط زیست و رابطه با سهامداران است.
در مورد اینکه CSR دقیقا چیست و حدود آن کدام است، توافق مشخصی بین صاحب نظران وجود ندارد. افراد مختلف، آن را از دیدگاه خود تفسیر میکنند. برای نمونه، محققانی که به دنبال درآوردن رویه های CSR هستند، با افرادی که به دنبال عملیاتی کردن مفاهیم CSR در شرکتها هستند، قطعا اختلاف دیدگاه دارند.
علاوه بر این مسئولیت شرکتها در کشورهای در حال توسعه، بسته به شرایط اجتماعی و ملی تفاوت می کند. برای مثال در مالزی، عقاید مذهبی تا اندازه ای توانسته محرکی برای توسعه CSR و تعیین حدود آن در شرکتها باشد. این در حالی است که مثلا در آفریقای جنوبی، شرکتها برای تلاش جهت از بین بردن تبعیض نژادی تحت فشار هستند. شرکتها در مالزی، بر فعالیتهای خیریه متمرکز می شوند (به خصوص در اعیاد اسلامی و مذهبی چینی)، در حالیکه در آفریقای جنوبی، این تمرکز بر توانمندسازی سیاهان، قرار دارد
شرکتهای نفتی و گازی جزو پیشتازان CSR هستند. این موضوع حداقل به خاطر این است که اثرات منفی زیاد فعالیتهای نفتی، به راحتی آشکار است و همواره از طرف افراد بومی و جامعه اعتراضهایی به این موضوع صورت گرفته است که این مسئله با مروری بر اخبار عمومی نقاط مختلف دنیا، به راحتی قابل درک است.
نمونه هایی از این فشارها، عبارتند از حوادثی که برای کشتیهای حامل محمولههای نفتی رخ میدهد و سبب آلودگیهای زیست محیطی گسترده میشود و اعتراضات گسترده گروههای حامی محیط زیست که جدیدترین نمونه آن، نشت نفت به دریا از یکی از میدانهای نفتی شرکت بی پی در خلیج مکزیک است. اعتصابات محلی در اعتراض به فعالیت شرکتها نظیر آنچه در نیجریه برای شل رخ داد. متهم شدن بی پی در کلمبیا به نقض حقوق بشر، متهم شدن استات اویل به نقض قوانین ضد فساد نروژ، در هنگام فعالیت در ایران.
در مقایسه با سایر صنایع، شرکتهای نفتی با گروه های محلی در تعامل بیشتری هستند و این موضوع محدود به شرکتهای اروپایی و آمریکایی نیست؛ بلکه شرکتهایی نظیر “کویت پترولیوم” و “نفت هند” را نیز در بر میگیرد. تعدادی از شرکتهای چندملیتی نفتی، در انرژیهای نو-به عنوان منبع دیگری از درآمد- نیز سرمایه گذاری کرده اند و از این طریق، در مباحثی چون مقابله با تغییرات آب و هوایی، پیشگام هستند. علاوه بر این امروزه شرکتهای نفتی، در طرحهای بزرگ توسعهی جوامعی که در آنها فعالیت میکنند، حضور فعال دارند. آنها به ساختن مدرسه و بیمارستان میپردازند؛ اعتبارات و وامهای خرد به مردم محلی میپردازند و در ایجاد اشتغال برای جمعیت جوان به خصوص در کشورهای در حال توسعه مشارکت فعال دارند.
برای مثال، شرکتهای شل و بی پی به عنوان پیشگامان بحث CSR در دنیا شناخته میشوند. آنها سردمدار حرکتهای CSR بین المللی نظیر Global Compact و Global Reporting Initiative -GRI هستند. آنها ظاهرا بیش از سایر شرکتهای نفتی، متعهد شده اند که در کاهش آلاینده های هوا نظیر دی اکسید کربن، اقدام کنند و از این راه به ایفای نقش خود در جلوگیری از گرم شدن زمین بپردازند.
البته در مقابل این نمونه های موفق، نمونه هایی مانند شرکت اگزون نیز وجود دارد که به خاطر خلاء فعالیت مناسب در زمینههای اجتماعی و محیط زیستی، بارها مورد انتقاد گرفته اند.
CSR برای شرکتهای نفتی و گازی، محدوده وسیعی از فعالیتها، نظیر آموزش، توسعه بهداشت، مشارکت در کاهش فقر، توسعه شهری و روستایی، توسعه فعالیتهای ورزشی، حمایت از حقوق بشر و میراث فرهنگی، اشتغال زایی و .. را در بر میگیرد. اینکه شرکتها تمرکزشان را بر کدام دسته از فعالیتها متمرکز کنند، بستگی کامل به شرایط مکان فعالیتشان دارد؛ علاوه بر این عامل زمان نیز، فاکتور مهم دیگری در این میان است. به طوری که در یک منطقه ممکن است نوع خاصی از فعالیت ها در زمانی، بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
برای مثال در کشورهای توسعه یافته، فعالیت های CSR، این شرکتها به طور معمول شامل حمایت مالی از موسسات فرهنگی یا پشتیبانی از تحقیق و علم پژوهی است؛ در حالیکه در کشورهای در حال توسعه، شرکتهای چندملیتی معمولا به حمایت از پروژههای زیربنایی و اغلب اقداماتی نظیر حمایت مالی از ساخت مدرسه و بیمارستان و تامین آب آشامیدنی در جوامع خاص میپردازند.
بخش نفت و گاز ایران، قدمتی بیش از صد سال دارد و فعالیتهای خود را از ۱۹۰۸ شروع کرده است که از این نظر در خاورمیانه رتبه اول را دارد. با این وجود، مفهوم CSR و نقش بخش نفت و گاز در مناطق نفتی، تنها در چند دهه اخیر است که در مراکز دانشگاهی ونیز NGO ها مطرح شده است. قبل از آن فعالیتهای CSR شرکتهای نفتی درایران محدود به فراهم ساختن زیرساختها و تجهیزات مورد نیاز صنعت و نیز ارائه خدمات به بخش محدودی از شهروندان که در صنعت نیز مشغول به کار بودند، می شد. تنها استثنای مشاهده شده نیز، ساخت مدرسه ها و آموزشگاههایی در نزدیکی مراکز بهره برداری جهت آموزش کسانی بود که میخواستند به استخدام شرکتها در بیایند.
ناگفته نماند بررسی اجمالی نشانگر آن است که در ایران، بستر فعالیتهای CSR برای شرکتهای خارجی از جمله شرکتهای نفتی، به خوبی فراهم نیست.
مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR)، به سرعت اهمیت خود را در دنیای کسب و کار در سراسر دنیا پیدا می کند. اهمیت این مفهوم به عنوان یک شرط لازم برای رشد ارزش برند و کسب و کار در دنیای امروز کاملا شناخته شده است.
استخراج منابع نفت و گاز، دارای تبعات بزرگ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و محیط زیستی است. از این رو اهمیت CSR برای شرکتهای نفتی نسبت به سایر صنایع، دو چندان است. به خصوص در مواقع رخ دادن سوانح، این شرکتها و به خصوص شرکتهای چند ملیتی، ممکن است از طرف جوامع، به خاطر مسئولیت اجتماعیشان مورد مواخذه قرار بگیرند و البته شهرتشان هم به خطر بیافتد. شرکتهای نفتی به خصوص آنها که در کشورهای در حال توسعه مشغول به فعالیت هستند، به طور ثابت تحت فشارند تا در قبال گستره بزرگی از فعالیتهای اجتماعی و محیط زیستی پاسخگو باشند و در این مورد به بخش عمومی گزارش بدهند. اثرگذاری بزرگ آنها بر سیاست، اقتصاد و جامعه در کشورهای میزبان، سبب میشود تا آنها نسبت به مسئولیت اجتماعی حساس تر بوده و استراتژیهای مشخص و جامعی در این زمینه ها داشته باشند. کشورهای میزبان عملیات شرکتهای نفتی، میتوانند از طریق گسترش فعالیتهای CSR توسط این شرکتها، از مزایایی نظیر توسعه انسانی و اداری جامعه برخوردار شوند که این مهم از طریق افزایش سرمایهگذاری خصوصی، بالارفتن سطوح آموزش، ارائه بهتر خدمات عمومی و … حاصل میشود.
سه عنصر اساسی مورد نیاز یعنی “کسب و کارهای پاسخگو که علاقه مند به CSR باشند، یک جامعه شهری و مدنی مشتاق به مشارکت با کسب و کارها و نهایتا یک دولت قوی که بتواند محیطی مناسب را برای CSR فراهم کند”، در تمامی کشورها به یک میزان وجود ندارند و این باید مورد توجه برنامه ریزان شرکتها قرار بگیرد. به نظر میرسد موفقیت CSR در جوامعی که دولت نتوانسته در تامین کالا و خدمات عمومی با موفقیت ظاهر شود، تضمین بیشتری دارد و البته بیشتر هم مورد استقبال قرار میگیرد.
همه دولتها و جوامع از فعالیتهای اجتماعی شرکتهای چند ملیتی استقبال نمیکنند. فضای عمومی کشورهایی نظیر ونزوئلا، روسیه و ایران به نظر میرسد با حضور و فعالیت زیادی شرکتهای خارجی نفتی، موافق نباشند یا حداقل نگاه بدبینانهای نسبت به آنها دارند.
فعالیتهای CSR شرکتهای چند ملیتی در ایران، از تنوع و کیفیت لازم به مانند سایر نقاط دنیا برخوردار نیست که عوامل مختلفی در آن اثر گذار هستند. به نظر میرسد برای فعال تر شدن این شرکتها در حوزه مسئولیت اجتماعی در ایران، وزارت نفت بایستی وارد حوزه سیاست گذاری و تعیین “نقشه راه” برای آنها شود. علاوه بر این فعال شدن NGO ها و اصلاح نگرش شان به سمت یک رابطه بُرد-بُرد هم کمک شایانی به پیش برد این برنامه ها در ایران میکند.
مقاله زیر نیز در این زمینه مفید خواهد بود:
شرکت های بین المللی نفتی و مسئولیت اجتماعی با نگاهی موردی به ایران