پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوی الزامات خطمشیگذاری آیندهمحور در صنعت نفت ایران انجام گرفته است. با توجه به عدم توسعه نظری کافی در این زمینه، از روش کیفی و استراتژی نظریه زمینهای بهره گرفته شد و ۲۱ مصاحبه عمیق با طیف متنوعی از خبرگان شاغل در صنعت، مراکز سیاستگذاری خارج از صنعت از جمله در مجلس شورای اسلامی و مرکز پژوهشهای مجلس و نیز اساتید دانشگاه انجام گرفته است. تحلیل دادهها منجر به ظهور ۲۷۷ کد اولیه، ۳۱ مقوله فرعی و ۱۰ مقوله اصلی و نهایتا نمودار منطقی ارتباط بین مقولهها و ۴ گزاره (فرضیه) اصلی گردید. در نتیجه ابعاد و شاخصهای «خطمشیگذاری آیندهمحور» و نیز سه دسته الزامات «ساختاری»، «فرایندی» و «محتوایی» به عنوان شرایط لازم آن شناسایی گردید. راهبردهای «ایجاد نظام برآورد تغییر» و «ایجاد نظام واکنش به تغییر» نیز به عنوان راهبردهای پیشبرد خطمشیگذاری آیندهمحور شناسایی گردید. نهایتا اینکه مشخص گردید دو دسته عوامل زمینهای «زمینه محیط اختصاصی» و «زمینه عمومی» بر خطمشیگذاری آیندهمحور تاثیر میگذارد و اینکه اجرای استراتژیها دو دسته پیامدهای «فردی» و «سازمانی» به دنبال دارد.
نویسندگان
۱ دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه علامه طباطبائی
۲ استاد مدیریت دولتی دانشگاه علامه طباطبائی
۳ دانشیار مدیریت دانشگاه علامه طباطبایی
۴ دانشیار مدیریت دولتی دانشگاه علامه طباطبائی