در این مقاله با تطبیق تعریف واژه تولید صیانتی با مفهوم مسیر بهینه استخراج، نشان داده شده که امکان برنامهریزی تولید صیانتی از مخزن در هر چارچوب قراردادی، مهمترین شاخصه یک قرارداد مطلوب از نظر دولت میباشد. و این امکان در صورتی فراهم خواهد شد که برنامهریزی توسعه و تولید از مخزن از ویژگیهای انعطافپذیری، افق برنامهریزی بلندمدت، جامعیت و یکپارچگی و امکان جذب منابع مالی و دانش روز برخوردار باشد. چنانچه این شرایط در برنامهریزی بهرهبرداری از مخزن، رعایت شود میتوان از بهرهبرداری صیانتی از مخزن اطمینان حاصل نمود. بررسی قراردادهای بیع متقابل از این دیدگاه، نشان میدهد که بهدلیل تعیین مدل توسعهی مخزن، تعهدات کاری پیمانکار، سقف هزینههای سرمایهگذاری و سطح تولید پایدار از مخزن قبل از امضای قرارداد، کوتاه بودن دورهی زمانی قرارداد نسبت به دورهی عمر مخزن و محدودیت حوزهی عملیات قرارداد نسبت به کل زنجیره توسعهی مخزن، عملا امکان تحقق شرایط لازم جهت برنامهریزی بهینه تولید با توجه به آثار مستقیم و غیر مستقیم شرایط قراردادی مذکور فراهم نخواهد شد. با توجه به انتقال مدیریت میدان پس از اتمام عملیات توسعه به شرکت ملی نفت ایران، انجام برنامهریزی بهینه استخراج و طراحی و اجرای پروژههای ازدیاد برداشت در زمان لازم توسط مدیریت میدان نیز با محدودیتهای ناشی از ” اقدامات انجام شده توسط پیمانکار درگذشته” مواجه خواهد بود. بررسی مدل مفهومی قراردادهای جدید ایران نشان میدهدکه بخش مهمی از مشکلات ساختاری قراردادهای بیع متقابل جهت برنامهریزی تولید صیانتی مورد توجه قرار گرفته است. ایجاد انعطافپذیری هم در طراحی و هم در اجرای مدل توسعهی مخزن (امکان توسعهی مرحلهای)، انعطافپذیری مدل مالی و اجرایی (بودجهریزی سرمایهای سالانه، امکان بازپرداخت کل هزینههای سرمایهای انجام شده) و مدل پرداخت حق الزحمه بر اساس ویژگیهای طبیعی و عملکرد برنامهی تولید از مخزن، افزایش دورهی قرارداد و گسترش حوزهی عملیات آن در بخش مهمی از دورهی عمر میدان، مهمترین اصلاحاتی است که بهعنوان پیش نیاز سیاستگذاری تولید صیانتی مورد توجه قرار گرفته است.
این مقاله در شماره ۵۱ نشریه اقتصاد انرژی منتشر شده است
نویسندگان این مقاله: آقای سید محمد علی حاجی میرزایی ، آقای علی امامی میبدی، آقای سید مهدی حسینی، آقای محسن ابراهیمی، آقای علی سوری