بحث راجع به مالکیت معادن نفت و گاز در فقه اسلام را میتوان در ضمن باب مالکیت معادن تفحص نمود. از مجموع آراء فقها مستفاد میشود که در باب مالکیت معادن، برحسب این که ظاهری باشد یا باطنی، اقوال متفاوتی وجود دارد که عمدتاً حول نظامهای «انفال» و «مشترکات عامه» دوران دارند. با استنباط از ملاکات رایج تقسیم بندی معادن در فقه، نفت و گاز، بر خلاف دریافت مشهور، با لحاظ تغییر ماهیت و کاربرد موضوع در عصر حاضر، جزو معادن باطنی به حساب میآید. نظام فقهی بهرهبرداری از معادن نفت و گاز، بر حسب این که جزو انفال محسوب شود یا مشترکات عامه، متفاوت خواهد بود. در این تحقیق با توجه به تفسیری که از مفهوم مالکیت در انفال به عمل میآید این تفاوت کمرنگتر خواهد شد. معادن اعم از این که انفال باشد یا مشترکات عامه، در مالکیت اداری حاکم اسلامی قرار می گیرد و حاکم اسلامی نیز میتواند بر پایه ی مصلحت عامه و منفعت عمومی نسبت به اقطاع معادن به اشخاص ذیصلاح در چارچوب نظامات مبیّن اقدام نماید. البته، اقطاع معادن مفید اباحه است و نه ملکیت.
خانه / حقوق نفت و گاز / حقوق داخلی نفت و گاز / مالکیت منابع نفت و گاز درجا و بهرهبرداری از آن در فقه اسلام
مطالب مرتبط
تحلیل نظریات موجود در احراز سلب مالکیت غیرمستقیم و تحولات آن درخصوص سرمایهگذاری در حوزۀ انرژی
2018/05/23
تطبیق سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی با مبانی فقهی مصرف انفال (مورد مطالعه: خوراک گاز صنعت پتروشیمی)
2018/05/12
برداشت یکجانبه از میادین مشترک نفت و گاز در پرتو حقوق بینالملل با تأکید بر میدان مشترک پارس جنوبی
2017/03/25