گاز طبیعی بهعنوان یکی از حاملهای انرژی، از لحاظ ملی و بینالمللی اهمیت زیادی دارد. از اینرو تخصیص بهینه آن به بخشهای مختلف یکی از مهمترین مسائل اقتصادی به ویژه در رویکرد اقتصاد مقاومتی میباشد. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی موضوع تخصیص بهینه گاز طبیعی به بخشهای مختلف با توجه به سیاستهای اقتصاد مقاومتی است. در این پژوهش ابتدا به کمک مطالعات کتابخانهای و مصاحبه با خبرگان صنعت نفت و گاز، شاخصهای مطرح برای اولویتبندی تخصیص به بخشهای مختلف شناسایی و سپس با استفاده از ابزار پرسشنامه و روش آنتروپی، اهمیت شاخصهای مطرح و ارزش کمی شاخصهای مهم برای اولویتبندی تخصیص گاز از منظر خبرگان تعیین شد. حجم نمونه براساس روش کوکران، ۶۲ نفر مشخص گردید. روش تجزیه و تحلیل دادهها آمار توصیفی و استنباطی (آزمون t) با استفاده از نرمافزار Spss22 میباشد. در ادامه با استفاده از تکنیک تصمیمگیری چند شاخصه TOPSIS بخشهای مختلف اولویتبندی موزون و به کمک تکنیک تصمیمگیری چند هدفه و اطلاعات موجود سهم بهینه بخشهای مختلف از منابع محدود گاز مشخص گردیده است.
مطابق نتایج به دست آمده شاخص ارزشافزوده، مهمترین شاخص و تنوعسازی سبد انرژی، اشتغالزایی، الزامات استراتژیک، امنیت انرژی و شاخص عدالت اجتماعی به ترتیب دومین تا ششمین شاخص مهم برای اولویتبندی بخشهای مختلف میباشد. تخصیص بهینه گاز به صادرات دارای رتبۀ اول و بخش تزریق به میادین نفتی در رتبه دوم و دیگر بخشها شامل پتروشیمی، صنعت، نیروگاه و بخش خانگی وتجاری به ترتیب دارای رتبه سوم تا ششم می باشند.
طبقه بندی JEL: O13, C61, C53, D61, D81, Z00 , Q41
کلید واژهها: تخصیص گاز، اقتصاد مقاومتی، شاخص، اولویتبندی، مدلهای تصمیمگیری چند شاخصه، GP
دسترسی به مقاله از طریق پیوند زیر:
لطفا نظرات تکمیلی تان را درباره محتوای این مقاله با ما در میان بگذارید.