تدوین چارچوب قراردادهای جدید نفتی ایران یکی از موضوعات چالشبرانگیز وزارت نفت طی دو سال اخیر بوده است. سرانجام این مدل قراردادی که به تصویب هیأت وزیران نیز رسیده در شهریور ماه ۱۳۹۵ تصویب و برای اجرا ابلاغ شده است. البته در کنار این مدل قراردادی در مهر ماه ۱۳۹۵ مدل قراردادی دیگری که توسط شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب ارائه شده بود به تصویب هیأت مدیرهی شرکت ملی نفت ایران رسید. در این مقاله چارچوب کلی این دو مدل قراردادی با یکدیگر مقایسه شده و در ادامه توزیع مسئولیتها و ریسکهای پیمانکار در مدل شرکت مناطق نفتخیز جنوب بررسی شده است. همچنین نقاط قوت و ضعف این مدل قراردادی بررسی و برای هر یک از نقاط ضعف آن، راهکارهای پیشنهاد شده است.
در مجموع با مرور نقاط قوت و ضعف مدل قراردادی شرکت مناطق نفتخیز جنوب و مقایسهی آن با مدل مصوب هیأت وزیران اینگونه استنباط میشود که بههیچ عنوان نمیتوان این مدل را نسخهای تکاملیافته یا ارتقاءیافته از مدل مصوب هیأت وزیران درنظر گرفت. چراکه بازهی زمانی محدود این مدل سبب میشود طرحی در شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب تعریف نشود که کل زنجیرهی توسعه، بهرهبرداری و ازدیاد برداشت را در خود داشته باشد. همچنین در این مدل قراردادی، امکان انتقال دانش در زمینهی مدیریت مخزن به طرف ایرانی بسیار ضعیف است و تقسیم مسئولیتها، جایگاه و نحوهی تعامل مجری و پیمانکار به گونه ای است که باعث میشود شرکتهای بزرگ صاحب فنآوری و معتبر بینالمللی تمایل و رغبتی برای همکاری از خود نشان ندهند. در مقابل طبیعی است که شرکتهای کوچک از این مدل قراردادی استقبال کنند؛ چراکه این شرکتها میتوانند بدون تقبل هیچگونه ریسکی، ایدهها و فنآوریهای خود را در این قراردادها آزمایش کنند و از نتایج آن نیز برای کسب تجربه استفاده نمایند.
مطلب بالا چکیده مقاله ای بود که توسط دوست عزیزمان آقای علی خواجوی نوشته شده است و اصل مقاله در پیوند زیر قابل دریافت است.