خاستگاه قراردادهای برون سپاری ایالات متحده آمریکا می باشد و بنابر ویژگی نظام حقوقی ایالات متحده که بر پایه مالکیت خصوصی نفت است،بنابر اعتقاد بسیاری از حقوقدانان،قراردادهای برون سپاری، مختص کشورهایی است که مالکیت خصوصی نفت را به رسمیت می شناسند.اما با تدقیق بیشتر در آثار سایر حقوقدانان و بررسی قرارداد سایر کشورهای تولید کننده نفت می توان نتیجه گرفت که این قراردادها امروزه به سراسر دنیا اشاعه یافته است و در قراردادهای مشارکت در تولید،خدمات و امتیاز مورد استفاده قرار می گیرد.در ابتدا جهت فهم بهتر موضوع، به ذکر مثالی می پردازیم.
فرض کنید آقای الف ملک خود در ایالات متحده آمریکا را که در آن مالکیت خصوصی نفت به رسمیت شناخته شده،طی قرارداد امتیاز مدرن به شرکت توتال واگذار می نماید.شرکت توتال به هر دلیلی اعم از کمبود دانش یا عدم برخورداری از منابع مالی لازم قادر به انجام عملیات حفاری و یا لرزه نگاری در قسمت مشخصی از منطقه قراردادی نیست؛لذا با تایید آقای الف،حفاری یا لرزه نگاری قسمتی از منطقه قراردادی را به شرکت Petronas مالزی واگذار می کند و شرکت پتروناس در ازای این عملیات در قسمت مشخصی از سود و زیان بهره برداری از منطقه مزبور شریک می گردد.به قرارداد منعقده بین شرکت توتال و شرکت پتروناس مالزی،قرارداد برون سپاری یا farm out agreement گفته می شود.
لازم به ذکر است که قراردادهای برون سپاری نوع جدیدی از قراردادهای نفتی نیستند بلکه طی آن پیمانکار با شرکت نفتی ثالثی قراردادی منعقد می نماید که بر اساس آن شرکت ثالث،عملیات حفاری را در منطقه قراردادی انجام داده و برای مثال اگر به عمق معینی رسید،در سود و زیان بهره برداری از میدان به نسبت معینی شریک می گردد.علت اینکه شرکت پیمانکار،حفاری منطقه قراردادی را به شرکت دیگری واگذار می کند ممکن است دلایل متعددی داشته باشد که از جمله می توان به نبود علم و دانش کافی،فقدان منابع مالی لازم،عدم تمایل به اکتشاف در منطقه مزبور توسط پیمانکار اصلی و… اشاره کرد.
در اغلب موارد این واگذاری یا انعقاد قرارداد بین پیمانکار اصلی و شرکت نفتی ثالث،بایستی به تصویب نهاد مسئول کشور صاحب نفت برسد،چرا که کشورها تمایل ندارند با شرکت هایی روبه رو شوند که با آنها آشنایی ندارند.هدف اصلی از قراردادهای برون سپاری تسهیم و تقسیم ریسک و هزینه های انجام عملیات حفاری و از طرفی تقسیم سود و ضرر احتمالی ناشی از قراردادهای نفتی بین پیمانکار اصلی و شرکت طرف قرارداد برون سپاری می باشد.بنابراین اصولا قرادادهای farm ouy یا بنابر فرمایش آقای دکتر محقق داماد قراردادهای برون سپاری، قراردادی است بین شرکت نفتی بین المللی به عنوان پیمانکار قرارداد اصلی(مثل قرارداد مشارکت در تولید یا قرارداد خدمات یا قرارداد امتیاز) و شرکت نفتی بین المللی دیگر جهت انجام عملیات اکتشاف و یا حتی عملیات لرزه نگاری.
لازم به ذکر است که اصولا پیمانکاران با شرکت هایی وارد قراردادهای برون سپاری می شوند که آنها نیز در مناقصه یا مزایده شرکت کرده اند اما برنده نشده و همچنین اطلاعات مفیدی از میدان دارند یا در زمینه مشخصی مثل حفاری یا لرزه نگاری دارای توانایی ویژه هستند.
در قراردادهای برون سپاری، پیش بینی می گردد که اگر کشور صاحب نفت تعهدات اضافی به پیمانکار اصلی بار نماید،برای مثال طی اختیاری از قبل ایجاد شده،منطقه قراردادی را گسترش دهد شرکتی که طرف قرارداد برون سپاری است بتواند به فسخ قرارداد اقدام کند
منابع:
جزوه فقه استدلالی نفت و گاز آقای دکتر محقق داماد
کتاب international petroleum exploration and exploitation agreement.
این مطلب توسط آقای هاتف ستاری تهیه شده است.