بازار جهانی انرژی، به خصوص انرژیهای تجدیدناپذیر در دهههای اخیر شاهد تحولات شگرفی بوده است. قسمت اعظم منابع نفت و گاز متعارف در اختیار شرکتهای ملی نفت است که دلالتهای مهمی برای بازارهای انرژی دارد. NOCها علاوه بر بیشینهسازی سود، بازتوزیع ثروت نفت در جامعه، دیپلماسی انرژی، امنیت انرژی و توسعه اقتصاد ملی را دنبال میکنند. این اهداف باعث میشوند تا عملکرد اساسی NOCها که حفاظت از ثروت ملی است، تحت تأثیر قرار گیرد. لذا ایجاد سازوکارهایی برای حفظ توازن میان این اهداف تجاری و غیرتجاری به منظور ایجاد بهترین عملکرد در طولانی مدت به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای این شرکتها به شمار میآید. با توجه به افزایش مصرف انرژی در کشورهای تولیدکننده نفت و گاز و افزایش مخارج رفاهی دولتهای آنها، به نظر میرسد NOCهای عمده در خلیج فارس و روسیه و آمریکای جنوبی برای تدوام سرمایهگذاری کافی جهت پوشش دادن افزایش تقاضای نفت در ایالات متحده، چین و اقتصادهای نوظهور در آسیا و نقاط دیگر با مشکلات جدی مواجه شوند. به نظر میرسد که مطالعه و بررسی امکان ورود به بخش پاییندستی صنعت در سطح بینالمللی باید به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای شرکت ملی نفت ایران مطرح باشد. چرا که علاوه بر کسب منافع اقتصادی، میتواند به عنوان اهرمی برای جلوگیری از ایجاد فشارهای بینالمللی نیز تلقی شود.
این مقاله توسط دکتر میثم قاسم نژاد در نشریه سیاست نامه علم و فناوری منتشر شده است و از طریق پیوند زیر قابل دریافت است.