یکی از مسائلی که با چالش همراه بوده و در مورد آن اختلاف نظر وجود دارد انتخاب نوع قرارداد نفتی برای سرمایهگذاری در بخش صنایع بالادستی نفتی میباشد که میتوان با ارزیابی و مقایسه انواع قراردادها مسایل مربوط به آن را برطرف نمود، لذا در این مطالعه مدل مالی مشارکت در تولید مرسوم در کشور آذربایجان را در میدان نفتی درود شبیهسازی نموده و پس از تبیین مسأله بهینهسازی، مسیر بهینه تولید از دیدگاه طرفین قرارداد را برآورد و با تولید قراردادیِ قرارداد بیعمتقابل منعقد شده در آن میدان نفتی مقایسه میگردد روش مورد استفاده برای حل مسأله بهینه سازی روش گرادیان کاهشی تعمیم یافته میباشد. نتایج نشان میدهد: که مسیر تولید قراردادی مندرج در قرارداد بیعمتقابل، منعقد شده در میدان نفتی درود، بالاتر از مسیر بهینه تولید مد نظر هر دو طرف قرارداد مشارکت در تولید بوده و این مساله ناشی از تمایل زیاد شرکت اِلف فرانسه برای بازپرداخت سریع هزینههای سرمایهای و حق الزحمه در کوتاهترین زمان ممکن، میباشد از طرفی دیگر میزان تزریق گاز سالیانه که در قرارداد بیع متقابل میدان نفتی درود مصوب گردیده کمتر از میزان مطلوب شرکت جوینت ونچر در حالت قرارداد مشارکت در تولیدآذربایجان میباشد و این مسأله حاکی از نزدیکتر بودن قرارداد مشارکت در تولید به تولیدِ صیانتی در مقایسه با قرارداد بیع-متقابل، میباشد. ضمناً اتکا به یک شاخص ارزیابی (همچون میزان سهمبری دولت میزبان یا فاکتورR ) برای ارزیابی یا مقایسه قراردادها میتواند گمراهکننده باشد.
نویسندگان | |
مرتضی خورسندی ۱؛ عاطفه تکلیف۲؛ علی فریدزاد۲؛ علی طاهری فرد۳؛ علی صابری۴ | |
۱استادیار اقتصاد انرژی دانشگاه علامه طباطبایی | |
۲استادیار اقتصاد انرژی دانشگاه علامه طباطبائی | |
۳استادیار دانشگاه امام صادق (علیه السلام) | |
۴دانشجوی دکترا اقتصاد نفت و گاز- گرایش حقوق و قراردادها- دانشگاه علامه طباطبائی | |
تاریخ دریافت: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۷، تاریخ پذیرش: ۲۰ شهریور ۱۳۹۷ |