آقای سید سجاد پادام طی مطلبی با عنوان امنیت انرژی و مذاکرات هسته ای به ارائه نظرات خود در این زمینه پرداخته اند. بدیهی است که مسئولیت نوشته بر عهده نویسنده است البته منتظر نظرات سایر عزیزان هستیم.
امام خامنه ای(حفظه الله): اگر این نفتی که امروز در اختیار ماست، در اختیار اروپا و امریکا بود، ما برای هر بشکهاش باید در مقابل آنها سجده میکردیم تا یک بشکه نفت به ما بدهند؛ مگر میدادند؟! اینها میخواهند پانزده سال، بیست سال آینده ملت ایران برای نیاز صنعتی و کشاورزی خود و برای جریان حیات در کشور خود، محتاج آنها باشد؛ برود درِ خانهی آنها؛ اهمیت انرژی هستهای این است.
هنری کسینجر دیپلمات کارکشته ی امریکایی در جمله ای معروف می گوید: « نفت را کنترل کنید تا دولتها را کنترل کنید.» زیرا او می داند که حوزه ی نفت حوزه ی انرژی است و انرژی خون حیات یک تمدن است ولذا انرژی حوزه ی امنیت است و اگر بتوان امنیت یک کشور را در دست داشت به مثابه آن است که می توان کنترل تمام آن کشور را در دست داشت.می توان کنترل اقتصاد یک کشور را در دست گرفت و به تبع آن کنترل سیاستهای کلان آن کشور را زیرا که استقلال اقتصادی و سیاسی رابطه ی تنگاتنگی با هم دارند.
وابستگی به نفت
وابستگی به نفت به دو صورت است.
یک) نفت به عنوان منبع درآمد
دوم) نفت بعنوان انرژی مورد نیاز کشور.
وابستگی نه تنها به این دو صورت بلکه به هر صورت دیگری برای اقتصاد کشور مضرر است. اما در این یادداشت ما به وابستگی نفت به عنوان انرژی می پردازیم، زیرا شکی در این مسله نیست که دنیا همچنان به سوختهای فسیلی وابسته است و برهان ما، برنامه های بلند مدت کشورهای صنعتی است که این مهم را نشان می دهد. انزوی دیگولیو در مقدمه کتاب کالبد شکافی قیمت نفت در بازار های جهانی ؛ می گوید«امروزه جریان زندگی انسان بدون نفت ممکن نیست. به رغم وجود مباحث فراوان در خصوص پایان عصر نفت، این سوخت هم چنان منبع اصلی انرژی اولیه است و با سایر سوختها فاصله ای معنادار دارد. » و در ادامه با استناد به چشم انداز آژانس بین المللی انرژی در افق ۲۰۳۰ می گوید: سهم سوختهای فسیلی در افق ۲۰۳۰ برابر با ۸۱ درصد انرژی جهان است یعنی ۳۰ در صد نفت ، ۲۹ در صد زغال سنگ و ۲۲ درصد گاز طبیعی. با این مقدمه اثبات شد که دنیا در یک کمر بند زمانی همچنان به سوختهای فسیلی کشورهای صاحب منابعی چون ایران وابسته است.
اما واقعیتهایی در همین حوزه وجود دارد که نباید از دیدکارشناسان و برنامه ریزان حوزه انرژی کشور مغفول بماند. اولین واقعیت این است که این کمربند زمانی دقیقا تا چه زمانی را شامل می شود؟ واقعیت دوم اتمام سوختهای فسیلی است. که یکی پس از دیگری گریبان کشورهای صادر کننده نفت را گرفت، به عنوان مثال انگلستان از سال ۱۹۹۵ رسما وارد کننده انرژی شد؛ اندونزی از ۲۰۰۵ وارد کننده نفت شد وطبق پیش بینی ها در دهه آینده این واقعیت گریبان نروژ و کشورهای افریقایی تولید کننده نفت را نیز خواهد گرفت. و کشورها یکی بعد از دیگری از جرگه ی صادر کنندگان به جرگه ی واردکنندگان نفت تبدیل می شوند . لذا باید سناریوهای مختلف را برای حوزه ی انرژی پیش بینی کرد و برای این سناریو ها برنامه داشت تا در شرایط سخت آینده بتوان امنیت انرژی کشور و به تبع آن امنیت ملی را تامین کرد.
در این مقاله ۳ سناریو را برای آینده ی انرژی جهان به ترتیب ذیل احتمال می دهیم.
سناریوی اول: دنیا وابستگی گسست ناپذیری به سوختهای فسیلی دارد و انرژی جایگزینی برای روزهای سخت کاهش سوختهای فسیلی وجود ندارد.
سناریوی دوم: دنیا در افق ۲۰۵۰ با جایگزینی سوختی دیگرمثل انرژی هسته ای وابستگی اش را از سوختهای فسیلی بصورت کلی از بین می برد.
سناریوی سوم: وابستگی به سوختهای فسیلی در افق ۲۰۵۰ کم می شود ولی اهمیت سوختهای فسیلی به نوبه ی خود باقی می ماند.
هر کدام از این سه سناریو ممکن است برای آینده ی انرژی جهان پیش بیاید و لذا برنامه ریزان حوزه ی انرژی کشور باید بتوانند برای هر سه سناریوی محتمل برنامه داشته باشند تا در برابر مشکلات غافل گیر نشوند. اگر سناریوی اول اتفاق بیفتد، طبق پیش بینی ها ایران در مجموع رتبه اول مجموع نفت و گاز دنیا را داراست لذا می تواند درآینده نقش بسیار مهمی در معادلات انرژی و تامین امنیت برای هم پیمانان و ضد امنیت برای دشمنانش داشته باشد، لذا الزام آور است که امروز در استفاده از سوختهای فسلی به صورت صیانتی عمل شود و سوختهای فسیلی را ثروتی بین نسلی قلمداد کرد و حتی الامکان این ثروت خدادی را بصورت خام نفروخت و طبق سیاستهای اقتصاد مقاومتی سهم صندوق توسعه ملی طبق قانون از فروش نفت پرداخت شود و برای فروش بین حال که عرضه بیشتر از تقاضاست و آینده که تقاضا از عرضه بیشترخواهد شد ؛ هزینه – فرصت داشته باشیم. زیرا در شرایط فزونی تقاضا بر عرضه قاعدتا قیمت ها بالاتر خواهد بود زیرا قیمت نفت از عرضه و تقاضا تبعیت می کند و این عرضه و تقاضا هستند که تابع شرایط سیاسی و وضعیت و ظرفیت مخازن می باشند.
کارشناسان حوزه ی انرژی در کشورهای وارد کننده سوخت های فسیلی شرایط فزونی تقاضا بر عرضه را شرایط دشورای می نامند . شرایط دشواری از دید کشورهای مصرف کننده سوختهای فسیلی شرایطی است که کشورها یکی پس از دیگری منابع سوخت های فسیلی شان به اتمام برسد و تنها دو کشور ایران و عربستان در نفت و ایران و روسیه در گاز صاحب این منابع باشند. لذا غربیها؛ هیچ دوست ندارند که با این شرایط روبرو شوند از همین رو قطعا با برنامه ریزی پای به آینده خواهند گذاشت تا با شرایط دشواری روبرو نگردند. برنامه ریری ای که به احتمال زیاد در سناریوی سوم خودش را نشان خواهد داد نکته ای که نگرانی غرب را از شرایط دشواری افزون می کند این است که طبق آمار اخیر آژانس بین المللی انرژی ایران در ذخایر اثبات شده گاز گوی سبقت را از روسیه ربوده است و در نفت هم ذخایر اثبات شده نشان می دهد که با این حجم بالای برداشت عربستان سعودی در آینده، این ایران است که در نفت هم اول خواهد بود.
سناریوی دوم که اشاره به قطع وابستگی کامل کشورهای مصرف کننده انرژی در افق ۲۰۵۰ داشت، سناریویی افراطی است. زیرا برنامه غرب قطعا از بین بردن وابستگی هست ولی به صورت کامل ، توان قطع وابستگی از سوخت فسیلی وجود ندارد. کشورهای مصرف کننده سوختهای فسیلی برای خود کمر بند زمانی تعریف کرده اند.
از این رو این سناریو را با حربه های رسانه ای به عنوان سناریوی اصلی آینده ی انرژی خود و جهان مطرح می کنند تا از این طریق بتوانند این ترس را در دل کشورهای تولید کننده ایجاد کنند که اگر اکنون منابع فسیلی خود را بصورت انبوه و ارزان نفروشند در آینده نزدیک این منابع ، هیچ خریداری نخواهند داشت.
برنامه های انرژی کشورهای غربی نشان می دهد، به احتمال زیاد تا سال ۲۰۵۰ با این حربه و حرف پیش بروند ولی به برنامه ی سناریوی سوم عمل کنند. در واقع می توان پیش بینی کرد که ۲۰۵۰ زمانی است که کشورهای صاحب سوخت های فسیلی بسیار لاغرند از نظر منابع و از طرفی بر داشتن سوختهای جایگزین مانند انرژی هسته ای یا مبادرتی نداشتند ویا با هزار ترفند و تحریم و مذاکره کشورهایی مانند ایران را از دست یابی به آن باز خواهند داشت. و آن سالها ؛ سالهای سلطه غرب بر انرژی جهان خواهد بود. و برای هر گرم انرژی هسته ای باید برابر آنها سجده کرد.
در همین رابطه امام خامنه ای(حفظه الله) می فرمایند: « آن روزی که آنها نفت داشته باشند و کشوری مثل ما العیاذُ باللّه نفت نداشته باشد و بخواهد از آنها نفت بخرد- که امیدوارم چنین روزی پیش نیاید- آنها بابت هر شیشه ی نفتی که به ما بدهند، ده برابر قیمت یک بشکهی نفت از ما پول خواهند گرفت! آنها به ما نفت میدهند؟ کسانی که جلوِ چشمشان، ملت ها از گرسنگی میمیرند، ولی گندمشان را در دریا میریزند و به ملتهای گرسنه نمیدهند، برای اینکه قیمت گندم پایین نیاید، به کسی نفت خواهند داد؟»
اما سناریوی سوم؛ که محمتل ترین سناریو به واقعیت آینده انرژی دنیا است. این سناریو می گوید کشورهای غربی نه تنها برای سوخت جایگزین برنامه دارند بلکه قطعا به اهمیت بالای سوختهای فسیلی هم در همان افق کاملا واقف اند و به همین جهت در پی تشکیل کنسرسیومی هستند که نیروگاه های جدید با جوش هسته ای راه اندازی کنند تا کشورهایی که عضو این کنسرسیوم نیستند ، نتوانند از نیروگاه های قدیمی خود استفاده کنند. و این است راز زمان هایی که در مذاکرات هسته ای غربی ها به هر قیمتی می خواهند از ایران بگیرند تا ایران نتواند خود را به این کنسرسیوم برساند؛ و از طرفی با کم اهمیت جلوه دادن سوختهای فسیلی آنها را به ثمن هیچ می برند و کشورهای تولید کننده سوخت هم متاسفانه بدون داشتن نگاه استراتژیک به آینده در این زمین بازی می کنند .
متأسفانه در مذاکرات لوزان شاهد این بوده ایم که حداقل قرار است ۱۰ سال ایران را در غنی سازی متوقف کنند. و زمان را از ما بگیرند از طرفی در سوخت هسته ای زمان از ما بگیرند از طرفی با رفع تحریم نفتی ایران قیمت نفت ارزان تر خواهد شد و برای آنها هیچ چیز از این بهتر نخواهد بود. لذا ما فکر می کنیم که حتی یک ساعت هم تعلیق یا توقف در برنامه های هسته ای خیانت به نسل آینده کشوراست.
سوختهای فسیلی هم چنان در افق ۲۰۵۰ قابل اهمیت است و برای اینکه درآن روز مجبور نباشند این سوخت را به قیمت خیلی بالایی تهیه کنند امروز سعی می کنند منابع خود را هزینه – فرصت کنند و از آن استفاده نکنند. زیرانفت مورد نیازشان را از کشورهای نفتی خلیج با قیمت دلخواه با حربه ی ذکر شده در سناریوی دوم به یغما می برند؛ ثروتی که متعلق به تک تک مردم مسلمان منطقه است ولی اختیارشان در دست حاکمان بی لیاقت و دست نشانده ی غرب است. غربی ها در حوزه ی انرژی به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند زیرا با نداشتن امنیت در انرژی ، امنیت اقتصادی و در پی آن امنیت ملی شان تهدید می شود. و برای بقای خود حاضرند بقای هر انسان و مملکتی را به خطر بیاندازند این را تاریخ اثبات کرده است.
در مورد غیر قابل اعتماد بودن غربی ها در حوزه ی انرژی دکتر محمد علی سعیدی که اولین کاشف فرمول بهینه بودن تزریق گاز به مخازن نفتی به جای آب بود در اولین مقاله از ۳ مقاله معروفش در مجله راهبرد شماره ۳۴ می نویسد « انگلیسی ها با حیله و فریب و دست کاری در فرمول ها وانمود می کردند که تزریق آب بهینه است و از این طریق به مخازن ایران آسیب می زدند یعنی آنها با حیله توان دست کاری فرمول های ریاضی و مدل سازی را دارند. » حتی کارشناسان حوزه ی آمار انرژی معتقدند که آمارهای منتشر شده آژانس بین المللی انرژی ،بی پی و مطالعات انرژی امریکا با دست کاری مواجه اند بطوری که این آمارها سالانه پیش بینی میزان نفت استخراج شده را بیشتر از حد واقعی نشان می دهند تا قیمتهای انتطاری کمتر ازقیمتی باشد که در واقعیت می بایست می بود.
در مورد خودخواهی غرب در مسله انرژی جودت بهجت از اساتید مطالعات استراتژیک در آسیای جنوبی وابسته به دانشگاهدفاع ملی در واشنگتن دی سی ایالات متحده در کتاب امنیت انرژی اش می گوید: “شاید بیشتر از هر قدرت دیگر،ایلات متحده پیش قراول اعمال تخریم های یکجانبه و چند جانبه علیه کشورهای تولید کننده نفت بوده است تا آنها را مجبور به تغییر سیاست هایشان بکنند. لیبی و عراق به ترتیب در طول دهه ۱۹۹۰ و اوایل ۲۰۰۰ تحریم بودند.از سال ۱۹۷۹انقلاب جمهوری اسلامی ایران، این کشور تحت تحریم های شدید ایالات متحده قرار داشته است،طوری که شرکتهای آمریکایی از سرمایه گزاری در بخش انرژی کشور منع میکرد و به آنهارا در صورتی که با جمهوری اسلامی تجارت می کردند تهدید به مجازات می کرد»
همواره امنیت انرژی یکی از مهم ترین و جنجالی ترین مباحثی بوده است که عرصه انرژی را با مباحث سیاسی، اقتصادی، امنیتی و حتی نظامی پیوند داده است. و امروزه وقتی به اکثرا نزاع ها در دنیا نگاه کنیم می بینیم که جنگ، جنگ آینده انرژی و امنیت انرژی است و از مذاکرات ایران با ۳+۳ گرفته تا ماجراجویی نظامی امریکا در عراق و لیبی و سوریه و … همه در حوزه ی انرژی است شاید در نقد این نظر گفته شود که خیر، آمریکا از این آتش افروزی ها در پی تامین امنیت اسراییل است. و لی در جواب می گوییم امنیت آینده اسراییل هم در پی تامین امنیت انرژی برای امریکاست. ولی امریکا بداند به گفته امام خامنه ای اسراییل امنیتش تامین نخواهد شد.امام علی(ع) در خطبه ۲۷ نهج البلاغه می گوید، ذلیل و خوار خواهد شد کسی که در خانه خود با دشمنش بجنگد، لذا ما از خانه هامان بیرون آمده ایم و صدای نفسمان در گوش اسراییل او را از آرامش انداخته است. ولی اگر برای آینده برنامه نداشته باشیم و دیپلمات هایمان از آینده و امنیت انرژی آگاهی و نگاه استراتژیک نداشته باشند و اجازه ی تعلیق برنامه های هسته ای را بدهند چه بسادر آینده ای نزدیک نفسهای اسراییل آرامش را از ما بگیرد.
۱۳۸۵/۰۱/۰۱ – بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی
کارلو سالواتوره،مترجم کهن هوش روح الله،۱۳۹۳ کالبد شکافی قیمت نفت در بازارهای جهانی. نشر نی ص ۷
بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران ۲۸/۱۰/۱۳۷۵
بهجت جودت،۱۳۹۳، مترجمین قهرمان پور عسگر،قهرمان پور رحمن، نشر دانشگاه امام صادق (ع)