خانه / گاز / گزارش یک میزگرد: اولویتهای تخصیص منابع گازی کدامند؟

گزارش یک میزگرد: اولویتهای تخصیص منابع گازی کدامند؟

برنامه­ ریزی اقتصادی برای تخصیص بهینه منابع گاز کشور در بلند مدت: اولویت­ های تخصیص منابع گازی کدامند؟

میزگرد تخصصی «برنامه ­ریزی اقتصادی برای تخصیص بهینه منابع گاز کشور در بلند مدت» از سلسله نشست­ های هم ­اندیشی موسسه، با ارائه گزارشی از سوی دکتر مهدی عسلی و فاطمه رفیعی در تاریخ ۱۳۹۵/۰۶/۰۶ برگزار شد. در این نشست علاوه بر معاون و مدیران پژوهشی موسسه، شماری از کارشناسان و مسئولان دستگاه­ های مختلف از جمله سازمان مدیریت و برنامه ­ریزی، وزارت نفت و همچنین شرکت ملی گاز نیز حضور داشتند. خطوط اصلی این گزارش عبارت بود از:

  • جایگاه ایران در میان دارندگان، تولید کنندگان و مصرف کنندگان گاز طبیعی جهان
  • تقاضای جهانی برای گاز طبیعی ایران
  • برنامه­ های کشور برای تولید و تخصیص منابع انرژی از جمله گاز طبیعی
  • شاخص امنیت انرژی و ضرورت برنامه ­ریزی برای تخصیص بهینه باقی مانده منابع انرژی کشور
  • نظریه اقتصادی در تخصیص بهینه منابع طبیعی پایان­ پذیر
  • مساله تخصیص بهینه منابع گاز کشور بین مصارف مختلف
  • الزامات حل مساله

متن این گزارش به این شرح است:

برخی منابع آماری نظیر BP (بریتیش پترولیوم)، کشور ایران را حائز بزرگترین منابع گازی جهان برمی ­شمارند. برخی دیگر اما نظیر EIA (اداره مطالعات انرژی آمریکا) و آژانس بین­ المللی انرژی، کشور روسیه را به عنوان دارنده بزرگترین منابع گازی جهان مطرح می­ کنند. حال آنکه اختلاف در این گزارش­ ها چندان تغییری در شرایط صنعت گاز کشور ایجاد نمی­کند؛ چرا که با توجه به نرخ فعلی تولید گاز در کشور، ایران به مراتب سال­ های بیشتری از روسیه منابع گازی در اختیار خواهد داشت و بسته به نرخ استخراج، این روند تا بیش از ۱۰۰ سال دوام خواهد یافت. از این رو عظمت منابع گازی کشور و مدت زمان طولانی صرف آن، اهمیت چگونگی مصرف و تخصیص این نعمت خدادادی را بیش از پیش مطرح می­کند.

ویلیام نوردهاوس اقتصاددان شناخته شده آمریکایی، در یک مقاله چنین بیان داشته که مدت زمان برنامه­ ریزی انرژی باید حدود ۲۰۰ سال در نظر گرفته شود. چراکه مطابق با مفهوم Backstop Technology (فناوری بهره­برداری از سوخت­ های جایگزین نفت و گاز) که به انرژی­های پایان پذیر مربوط می­شود، باید قیمت انرژی متناسب با نرخ بهره افزایش پیدا کند. این روند تا جایی ادامه پیدا می­کند که استخراج این انرژی­ ها دیگر اقتصاد نبوده و آنجاست که انرژی­ های جایگزین مورد بهره برداری قرار می­گیرند. یکی از تئوری­ های مهم اقتصاد این است که چگونه می ­توان از مفهوم دانش فنی بازدارنده، مسیر بهینه استحصال منابع پایان­ پذیر انرژی را برآورد کرد.

اوپک (سازمان کشورهای صادر کننده نفت)، همه ساله گزارشی با نام World Oil Outlook منتشر می­کند، که در فصل نخست آن، چشم­ اندازی درباره تقاضا برای حامل­ های مختلف انرژی مطرح می­شود. مطابق با جدول (۲)، بر طبق برآورد این گزارش، مصرف گاز در میان سایر سوخت­ ها، رشد قابل توجهی خواهد داشت که برای کشور ما به خصوص حائز اهمیت بسیار است.

مطابق نمودار (۱) طبیعی است که مصرف گاز در کشورهای در حال توسعه بیش از مصرف در کشورهای توسعه یافته است. چراکه کشورهای توسعه یافته به اندازه کافی ادوات و تجهیزات سرمایه­ای مربوط به انرژی را پیش­تر نصب کرده و همچنین با کارآمدی بیشتری از آن­ها استفاده می­ کنند. بنابراین اهم بازارهای گاز تولیدی کشور، در کشورهای در حال توسعه و به ویژه کشورهای شرق آسیا خواهد بود.

افزون بر این، EIA در یکی از تازه­ ترین گزارش ­های خود چنین برآورد کرده که تولید گاز ایران بین سال­ های ۲۰۱۲ تا ۲۰۴۰، با رشد ۲٫۹ درصدی همراه باشد. این رشد البته در کشور چین ۶ درصد برآورد شده که قابل تامل است. افزون بر این مقالاتی منتشر شده که حاکی از آن است طی ۱۰ سال آینده، این کشور اقدام به افزایش تولید در گاز شیل می ­کند که در این صورت تقاضای چینی­ ها برای حامل­ های انرژی به ویژه گاز منطقه خاورمیانه کاهش خواهد یافت. با این وجود پیش­ بینی می ­شود این کشور تا سال ۲۰۴۰ واردکننده خالص گاز باشد. همچنین در این گزارش برآوردی از میزان تقاضای جهانی به تفکیک کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه آمده که نشان می­ دهد تا سال ۲۰۴۰، میزان تقاضا برای کشورهای درحال توسعه با رشد متوسط ۵/۲ درصدی همراه خواهد بود. بنابر این گزارش، ایران در برخی سال­ ها دارای مازاد عرضه خواهد بود و در برخی دیگر دارای مازاد تقاضا. جدول (۳)، حاوی اطلاعات با اهمیتی است که براورد تقاضا برای گاز ایران در سال­ های آینده تا سال ۲۰۴۰ محاسبه شده است.

مطابق با جدول فوق، مدت زمان نسبتاً زیادی، کشور با مازاد عرضه گاز مواجه خواهد بود و این درست در زمانی است که افزایش در میزان تولید در دستور کار قرار گرفته است. به عبارت دیگر اکنون در حال برنامه ­ریزی هستیم که رشد در تولید گاز کشور را طی ۵ سال آینده به ۱۰درصد برسانیم، و اکنون این سوال مطرح می­ شود که آیا این افزایش در میزان تولید بدون توجه به تقاضای بین ­المللی صورت خواهد گرفت یا اینکه مصرف داخل، جواب گوی این عرضه خواهد بود؟

در صورتی که تولید گاز طبیعی کشور سریع­تر از تقاضای جهانی برای آن افزایش یابد، طبعاً یا باید گاز با براورد تقاضای جهانی برای گاز ایران در سناریوهای مختلف (اما درهر حال به قیمت ارزان­تر) در بازارهای بین­ المللی به فروش برسد یا در داخل کشور با جایگزینی به جای سوخت مایع، تولید برق و صادرات آن، توسعه صنایع پتروشیمی و تزریق به چاه­ های نفت مورد مصرف قرار گیرد. به هر روی به منظور تخصیص بهینه گاز به مصارف جایگزین، نیاز به برنامه ­ریزی مدون وجود دارد. بنابراین موضوع تا حدودی پیچیده است و باید ملاحظات اقتصادی و غیر اقتصادی را در این مورد در نظر گرفت. یکی از اصلی ­ترین ملاحظات اقتصادی مزیت رقابتی خدادادی ایران در تولید گاز است. یکی از دانشگاه ­های معتبر آمریکا، بر مبنای محاسبات دقیق، منحنی­ های هزینه تولید گاز را در مناطق مختلف جهان رسم کرده (نمودار۲) که نشان می­دهد این هزینه در ایران با ملاحظه حجم تولید، نسبت به کشورهایی همچون عربستان، قطر و منطقه آلاسکا، به مراتب پایین­ تر است. این مزیت در صورت به وقوع پیوستن جنگ ­های قیمتی، به مدد کشور خواهد آمد و می­ توان از این طریق سهم بیشتری از بازار را کسب کرد. ملاحظه اقتصادی مهم دیگر نیاز کشور به درآمدهای ارزی صادرات گاز برای افزایش سرمایه­ گذاری و تسریع رشد اقتصادی است.

امنیت یکی از ملاحظات غیر اقتصادی است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که اگر کشورهای همسایه واردکننده گاز ایران شوند، مسائل امنیتی کشور طبیعتاً متفاوت خواهد بود. به عبارت دیگر هرچه میزان وابستگی این کشورها از لحاظ انرژی به ایران بیشتر باشد، ضریب امنیت بین ­المللی کشور نیز افزایش خواهد یافت. همچنین جایگزینی گاز با سوخت­ های دیگر و سهم بسیار بزرگ گاز در ترکیب انرژی کشور می­ تواند بر ضریب امنیت انرژی در داخل کشور تاثیر منفی گذارد. دسته بعدی ملاحظات غیر اقتصادی به ملاحظات زیست­ محیطی باز می­ گردد که با توجه به گرایش جهان به سوخت های پاک، حائز اهمیت است.

شاخص امنیت انرژی یکی از مسائل مهم است که در این میان مطرح بوده و حاوی نکات جالب توجهی است. بر طبق محاسبات موسسه قرن بیست و یکم انرژی در اتاق بازرگانی آمریکا، چین به عنوان بزرگ ترین تولیدکننده و مصرف کننده انرژی در جهان، اما رتبه خوبی میان کشورها از منظر شاخص امنیت انرژی ندارد. ایران و عربستان نیز با وجود دارا بودن منابع عظیم نفت و گاز، به مانند چین وضعیت خوبی در این شاخص ندارند. چرا که تعریف امنیت انرژی متفاوت از دارا بودن ذخایر است و به در دسترس بودن جریان انرژی بدون هیچگونه اختلالی اشاره دارد. بنابراین تنها داشتن منابع کافی نیست و مسائل دیگری نیز مطرح است.

اصل اساسی بهره ­برداری از منابع پایان­ پذیر که در اقتصاد انرژی تحت عنوان نظریه هتلینگ مطرح است نیز می­تواند در تخصیص انرژی کارگشا باشد. در مطالعات تجربی مدل­سازی برای مطالعه ویژگی­ های تخصیص منابع انرژی معمولاً مساله بهینه­ سازی شامل تابع هدف (یا توابع هدف چندگانه) و محدودیت­ های مختلف است. هدف از طرح و حل این مساله تخصیص بهینه حامل­ های انرژی از جمله گاز طبیعی به نحوی است که هزینه ­های (تنزیل شده) پاسخگویی به تقاضاهای نهایی انرژی در طول زمان، فضا و حامل­ های مورد استفاده انرژی را حداقل کند. بطور کلی برای هر مدل بهینه­ سازی سه گونه محدودیت وجود دارد. محدودیت منابع، که در این مورد محدودیت بازارها و یا سطح تقاضاهای نهایی برای حامل ­های انرژی در قیمت ­های موجود مطرح است. محدودیت تکنولوژی تولید که در توابع هزینه منعکس می شوند، و در نهایت محدودیت ­های قانونی. با فرض گرفتن محدودیت­ های قانونی، محدودیت­ های مساله کلی را می­توان محدودیت های عرضه منابع و تقاضا دانست؛ مساله با فروضی در مورد شرایط پایانی و با کمک نرم افزارهای بهینه­سازی شده و نتایج آن که معمولاً شامل مقادیر بهینه و قیمت­های تعادلی منابع است به دست می­آید.

با توجه به اهمیت بارز امنیت انرژی و ضرورت در دسترس بودن (حامل­ های) انرژی برای فعالیت­ های اقتصادی و اجتماعی در جوامع بشری از یک سو و هزینه­ های جانبی گسترده تغییرات اقلیم استفاده از سوخت­ های فسیلی از سوی دیگر، علاوه بر مطالعات تجربی کارشناسان اقتصاد انرژی در سطح کشورها، فعالیت­ های سازمان یافته و دامنه­ داری نیز در سطح بین المللی و با همکاری سازمان­ های جهانی و کارشناسان اقتصاد انرژی به عمل آمده است تا مقامات اقتصادی و انرژی کشورها را در تصمیم­ گیری برای تخصیص بهتر منابع انرژی یاری دهند. از مهمترین نمونه ­های این تلاش­ های سازمان یافته بین ­المللی تنظیم و بکارگیری مستمر و ارتقاء کارایی خانواده گسترده مدل­ های بزرگ اقتصاد انرژی موسوم به مارکالMARKAL) ) است که بتدریج توسعه یافته و همراه با مدل­های جانبی و تکمیلی مانند تامیز (TIMES) و مسیج (MESSAGE) و نظیر آن در سطح بین­ المللی، ملی، منطقه ­ای و اکثر کشورهای پیشرفته و بسیاری از کشورهای در حال توسعه برای تجزیه و تحلیل سیستم­ های انرژی و توصیه سیاست­ های تخصیص بهینه منابع انرژی به کار می­ روند.

در ایران نیاز بسیاری از کارشناسان و پژوهشگران در زمینه مدل تخصیص منابع گازی به تحقیق پرداخته ­اند که البته نتایج چندان هم افزا نبوده و ارتباط کمتری میان آن­ها ملاحظه می ­شود. بطورکلی می توان این تحقیقات را به دو دسته کلی تحلیل هزینه-فایده و تکنیک تصمیم ­گیری چند هدفه تقسیم کرد. نتایج این تحقیقات مطابق با جدول (۴) است؛ نکته­ای که حائز اهمیت است استفاده از نتایج ارزنده این پژوهش­ ها با در نظر گرفتن تغییر شرایط بازار است. شرایطی که با ورود تکنولوژی و افزایش میزان تولید متفاوت از گذشته است.

در جمع­ بندی مطالب یاد شده می­ توان گفت تولید گاز طبیعی کشور بتدریج از تقاضای داخلی پیشی می­ گیرد و لازم است مطالعات کارشناسی دقیقی برای تعیین میزان صادرات و تخصیص بهینه منبع گاز به مصارف مختلف صورت گیرد. اگرچه که تلاش ­های مختلفی از سوی موسسات ذیربط و کارشناسان و صاحب نظران اقتصاد انرژی صورت گرفته است، اما این تلاش­ ها باید سازمان یابد تا با هم افزایی به نتایج مطلوب بیانجامد. افزون بر این مدیران و کارشناسان موسسه عالی آموزش و پژوهش در مدیریت و برنامه­ ریزی علاقمندند در مطالعات کارشناسی موسسات و گروه­ های پژوهشی مرتبط با بخش­ های انرژی کشور همکاری کنند. اکنون با توجه به لغو تحریم ­های اقتصادی زمان مناسب برای اقدامات لازم برای دریافت و به کارگیری ابزار و نرم ­افزارهای پیشرفته تجزیه و تحلیل سیستم انرژی کشور برای دستیابی به تخصیص بهینه انرژی فرا رسیده و می­ توان با اعزام کارشناسان جوان و باانگیزه، صنعت گاز کشور را از این امکانات بهره ­مند کرد.

در ادامه این نشست فرصتی برای پرسش و پاسخ در خصوص موضوع جلسه فراهم شد و حاضرین به تبادل نظر و ارائه نقطه نظرات خود پرداختند.

پاورپوینت این جلسه را دانلود فرمایید.

دانلود پاورپوینت های ارائه دکتر عسلی

پاسخ بدهید

ایمیلتان منتشر نمیشودفیلدهای الزامی علامت دار شده اند *

*