ضرورت برخورداری از آمار و بانک های اطلاعاتی دقیق به منظور برنامه ریزی برای نیل به اهداف مورد نظر در هر حوزه ای بر کسی پوشیده نیست و این امر در حوزه انرژی به عنوان یکی از ارکان کشورها بسیار حساس تر است. بررسی ها نشان می دهد، متاسفانه جمهوری اسلامی ایران در امر تهیه و تدوین اطلاعات در حوزه انرژی دچار ضعف های جدی است و همین امر سبب شده است که سیاستگذاران، نه تنها در مرحله برنامهریزی برای اینده دچار ابهام و مشکل شوند بلکه توانمندی کافی برای توصیف وضعیت موجود را نیز از دست بدهند.
یکی از مهم ترین منابع آماری در حوزه انرژی «ترازنامه انرژی» است که از سال ۱۳۶۶ و زیر نظر وزارت نیرو تهیه می شود. وزارت نیرو مدعی است با توجه به قدمت، توانمندی، تکلیف قانونی، گستره فعالیت و ارتباطات فراوان با نهادها و سازمانهای داخلی و خارجی اطلاعاتی دقیق در حوزههای مختلف انرژی تولید می کند و آمارهای ارائه شده در قالب ترازنامه انرژی، قابل اعتماد و اتکاست. از سوی دیگر، از سال ۱۳۸۴ ترازنامه دیگری در حوزه نفت و گاز و برخی دیگر از منابع انرژی نظیر برق توسط وزارت نفت و با عنوان «ترازنامه هیدروکربوری» تهیه میشود. شاید پذیرش این نکته کمی دشوار باشد که آمار و اطلاعات ارائه شده توسط این دو ترازنامه در برخی از سالها دارای اختلافات فاحش است.
مقایسه برخی از آمارهای منتشره در این دو ترازنامه که توسط دو مجموعه مطرح در کشور (وزارتخانههای نفت و نیرو) تهیه میشوند، خالی از لطف نیست:
الف) ترازنامه هیدورکربوری ۱۳۸۵، رقم کل مصرف انرژی کشور را ۱۰۳۳ میلیون بشکه معادل نفت خام عنوان کرده است در حالی که ترازنامه انرژی، همین شاخص را برابر ۹۳۴ میلبون بشکه معادل نفت خام دانسته است که اختلافی حدود ۱۰ درصد (۱۰۰ میلیون بشکه) را داراست!
ب) ترازنامه هیدروکربوری ۱۳۸۵، تولید انرژی اولیه را برابر ۲۶۹۴ میلیون بشکه معادل نفت خام میداند در حالی که ترازنامه انرژی همین مورد را برابر ۲۳۲۷ میلیون بشکه معادل نفت خام اعلام کرده است که به معنی اختلاف حدود ۱۵ درصد (۳۷۰ میلیون بشکه) است.
حال سوال این است که با وجود چنین آمارهایی که قابلیت اعتماد چندانی ندارند، چگونه میتوان به برنامهریزی دقیق برای آینده پرداخت؟
ناگفته نماند این اختلافات در برخی سالها بسیار کمتر است به عنوان مثال ترازنامه انرژی و ترازنامه هیدروکربوری ۱۳۸۷ انطباق فراوانی با یکدیگر دارند، ولی در هر صورت، وجود اختلاف، نشان از ضعف جدی نظام آمار و اطلاعات در حوزه انرژی دارد.
نکته دیگر آن است که آمارهای بینالمللی در حوزه نفت و گاز نیز عموما بر مبنای خود اظهاری کشورها و البته با توجه به ملاحظات سیاسی گوناگون اعم از حفظ جایگاه جهانی، کسب سهمیه بیشتر و … تهیه میشود لذا این آمارها نیز چندان قابل اعتماد نیست. آمار شرکت بی پی (BP) نشان میدهد که میزان تولید نفت خام ایران حتی در سال های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ نیز بیش از سه و نیم میلیون بشکه بوده است که با توجه به تحریم های تحمیل شده در صنعت نفت طی سالهای اخیر، این میزان محل تردید است هر چند که از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۱، طبق آمار همین شرکت، میزان تولید نفت خام ایران بیش از ۴ میلیون بشکه بوده است ولی در حال حاضر، کاهش نیم میلیون بشکهای چندان مورد قبول نیست!
با توجه به مطالب بیان شده می توان گفت، امر سیاستگذاری در حوزه انرژی، مستلزم بهره گیری از اطلاعات و آمار دقیق است و بی شک فقر و ضعف موجود در اطلاعات در حال حاضر، نمی تواند پاسخگوی نیاز مبرم به این حوزه باشد، از سوی دیگر چون تولید آمار همواره محل مجادله و منازعه است لذا وجود نهادی مستقل برای تولید آمار در حوزه انرژی، بسیار ضروری است.
پی نوشت:
پیش از این مطلبی درباره اهمیت نهادهای گزارش دهنده اطلاعات در حوزه انرژی با عنوان «پیش بینی به معنای جهت دهی: رویکردی برای شکل دهی آینده صنعت نفت و گاز»، در وب سایت مدیریت قراردادها منتشر شده بود که در لینک زیر قابل دریافت است: لینک مطلب
ناگفته نماند مطلب حاضر از نویسنده (محمد نوروزی)، پیش از این در وب سایت باران اندیشه ها منتشر شده است.
به نظرم این سرفصل واقعا مهم است وب سایت شما خیلی رویکرد خوبی پیش گرفته است موفق باشید